مسئولیت اجتماعی و جای خالی عمل

پ ن :‌ اول به سراغ یهودی ها رفتند، من یهودی نبودم، اعتراضی نکردم، پس از آن به لهستانی حمله کردند، من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم. آنگاه به لیبرال ها فشار آوردند، چون من لیبرال نبودم، اعتراضی نکردم، سپس نوبت کمونیست ها شد، من کمونیست نبودم و اعتراضی نکردم. سرانجام به سراغ من آمدند، من هر چه فریاد کردم دیگر کسی نمانده بود که اعتراضی کند.  مارتین نیمولر

http://www.thepowerofoneness.com/blog/wp-content/uploads/2014/04/4.1.2014shutterstock_135794291.jpg

بیاییم از چیزهای ساده شروع کنیم و کم کم به بحث های مشکل تر٫ عذاب آورتر و ناخوش برسیم‌!

حالت اول:‌ فرض کنید که در یک کوچه خلوت هستید و یک دزد کیف خانمی را میزند و یا اقدام به زور گیری و گرفتن باج از کسی میکند صرفنظر از ترسو بودن و میزان جسارت و تعهد و مسولیت پذیری که همه ی ما خدا را هزار مرتبه شکر از این خصایص فراموش شده بی بهره نیستیم چه حرکتی انجام میدهیم؟ خوب به نظر میرسه احتمال اینکه دخالتی در این قضیه بکنیم زیاد است.

حالت دوم: شما در یک خیابان شلوغ هستید و کسی کیف خانمی را می دزدد و یا قصد زورگیری از کسی را دارد شما بین 1000 نفر در خیابان هستید و احتمال اینکه حرکت مثبتی از خودتان نشان دهید خواهید گفت به من چه مربوط است این همه مردم دیگر اصلا اینجا پلیس است و اونها حقوق میگیرند و خلاصه هزار توجیه و نکته ی دیگر. حقیقت ماجرا این است که ما فکر میکنیم مسولیت اجتماعی قابل تقسیم است یعنی در یک جمع 100 نفری درصد مسولیت ما فقط 1 درصد است و اگر جمع 200 نفری باشد مسولیت ما به نیم درصد کاهش پیدا میکند.

یعنی در چنین مواقعی ما با یک جمع 100 نفری روبرو هستیم که هر کدام به اندازه 1 درصد مسولیت قبول میکند در واقع 100 نفر پشه یا ملخ یا شاید هم با اراده ی کمتر از یک حشره روبرو باشیم نه با 100 نفر انسان آزاد.

شاید به همین خاطر است که در بزرگترین فجایع و اتفاقاتی که اطرافمان اتفاق می افتد همگی مشغول به اشتراک گذاری آن میشویم و فقط تماشاچی هستیم اینترنت و شبکه اجتماعی و دوربینهای عکاسی هم به این اتفاقات دامن زده و شاهدیم که در یک تصادف یا فاجعه یا سوقصد و دزدی به جای مداخله مستقیم برای حل موضوع مشغول فیلمبرداری میشویم.

در واقع عمل کردن در چنین مواقعی به فراموشی سپرده شده است و اولین واکنش ما به یک دزدی٫ جنایت٫ رشوه گیری٫ حق خوری٫ زورگیری و …. بی خیالی است و خالصلانه خدا را شکر میکنیم که آن نفر بیچاره ای که به دام افتاده ما نیستیم و خدا زا شکر که برای ما این اتفاق نیفتاده در واقع  در کشوری که روز به روز آمار مواد مخدر و دزدی و جنایت و کلاه برداری در حال زیاد شدن است و پلیس هم عملا کار زیادی نمیکند و عموما خود را از خیلی از مسایل کنار کشیده است.

به نظرم مسولیت اجتماعی قابل تقسیم شدن نیست و ما در هر حادثه ای که اطرافمان روی می دهد باید احساس مسولیت کنیم چون امروز اگر برای دوست و همشهری یا همسایه ما اتفاقی افتاده فردا شاید یقه خودمان را بگیرد البته میتوانیم همچنان بیخیال باشیم و خوشحال و خندان از کنار همه ی این مسایل عبور کنیم ولی حق اعتراض بعدی را از خودمان سلب خواهیم کرد و جای ناله و شکایتی در آینده نمی ماند چون فساد فعلی از بیخیالی ما تغذیه کرده و رشد کرده است.

البته این صحبتها به معنی امر به معروف و نهی از منکر نیست و یا دخالت در امور شخصی و لباس پوشیدن دیگران بلکه به این معنی است وقتی حکومت یا پلیس از انجام وظایف خود کوتاهی میکند یا نمی تواند انجام دهد مسولیت اجتماعی مردم است که خود برای ریشه کنی و حذف این مشکلات دست به اقدام بزنند اقداماتی نظیر تشکیل سازمانهای مردم نهاد برای مقابله با اعتیاد و حفظ محیط زیست و … صورت گرفته اما کافی نیست. مردان و زنان باید با رشد توان بدنی و فیزیکی  وبا  دوری از چاقی و تنبلی و سستی آمادگی خود را با هر گونه تهدیدی بالا ببرند همچنین با یادگیری کمکهای اولیه در تصادفات و حوادث به جای عکس گرفتن دست به اقدام بزنند و همنوع خود را کمک کنند شاید با این کار اقدام و عمل به روحیه مرده ما ملت سست و بی اراده هم بازگردد.

همچنین در احقاق حقوق خودمان که توسط افراد سازمانها یا ادارت و هر کس دیگری پایمال میشود و خورده می شود باید تا آخر ایستاد صرف گزارش به رسانه ها دردی را دوا نمی کند وقتی شبکه دو و اخبار 30 : 20 را نگاه میکنیم با صدها خبر دزدی و جنایت و … مواجه هستیم خوب کسی نیست بپرسد چرا اینها پخش میشود؟ چرا کسی که فیلم میگیرد خود جلوی این موضوع را نمیگیرد؟ چرا من به مدت 3 روز جلوی مغازه گرانفروش به اعتراض روی زمین نشینم؟ چرا حق و حقوق خودمان را دنبال نکنم؟ کاری که در هر کشوری که در بلاد کفر است ولی ملت آزاده ای دارد انجام میگیرد و لی در کشور ما این چنین نیست و سستی و بی خیالی و ترس مثل خون در رگهای ما جریان دارد و اگر کسی نیز مطالبه حق و حقوق خود را بکند بدون شک همین مردم به او خواهند خندید!‌

بله این کار دردسر دارد٫ امکان دارد آسیب ببینیم٫ و هر بلای دیگری سرمان بیاید اما مثل یک انسان آزاد زندگی خواهیم کرد و دیر یا زود با این تغییرات اطراف ما و جامعه و حتی کل کشور نیز تغییر خواهد کرد. اگر زندگی در شان انسان میخواهیم باید در قبال این زندگی مسولیت پذیر باشیم و اگر حشره وار میخواهیم زندگی کنیم حداقل در شکوه و شکایت از دیگران و وضع بد مملکت و… بر لبهایمان مهر خاموشی بزنیم و برای همیشه سکوت کنیم چون سخن گفتن یک انسان غیر آزاد و بی مسولیت فقط بوی بد و تهوع آمیز پخش خواهد کرد و هیچ خاصیت دیگری ندارد.

مخلص کلام: سعی کنیم در مسایلی که اطرافمان میبینیم و مشکلاتی که برای اطرافیان می افتد بی تفاوت نباشیم و سعی کنیم وقتی در زندگی روزمره ظلمی را میبینیم یا حقی ازمان پایمال میشود تا احقاق حقمان پیگیری کنیم و به راحتی تسلیم نشویم.

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

1 دیدگاه برای «مسئولیت اجتماعی و جای خالی عمل»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *