اتاق شماره 6 نوشته چخوف

کتابی که اخیرا دارم میخونم اسمش اتاق شماره 6 نوشته آنتوان چخوف است البته مجموعه ای از 7 داستان است که داستان مشهور و خوبش همین است یعنی اتاق شماره 6 .

این کتاب در خصوص یک تیمارستان است که دکتر آنجا با بیماری آشنا می شود و کمکم صحبتهای آنها گرم می شود یکی از بیماران بسیار باهوش است و در واقع دیوانه نیست و کمکم آنها می فهمند که این دو سالم وبقیه آدمها بیرون از تیمارستان دیوانه هستند. کتاب حول حماقت انسان و پوچ گرایی مشهور روسی می چرخد و چون جنایت و مکافات و قهرمان آن داستان مردم و انسانهای معمولی را به سخره می گیرند و وجود تاریک آنها را نشان می دهند. اما رنج روشنفکران هم و متفکران نیز در این کتاب نمایان می شود به قول دکتر همین که کسی بگوید شما دیوانه هستید یا مجرم دیگر کارتان تمام است و ابدا نمی توانید خلاف آن را ثابت نید و باید تا آخر عمر بر اساس این استدلال احمقانه مردم در دخمه ای به سر ببرید.

چند پاراگراف ازکتاب رو می خواهم اینجا بزرام

زندگانی در این شهر کسالت آور و ملالت انگیز است در اجتماع ما هدف های عالی یافت نمی شود و مردم پیوسته به زندگی نامعلوم و مبهم و بی هدف دامه می دهند. زورگویی و تقلب وفساد و دورنگی خشن مردم. زندگی را یکنواخت جلوه می دهد. مردم پست و بی شرف در رفاه و آسایش زندگی می کنند غذاهای لذیذی می خورند و جامه های گران بها می پوشند اما افراد با شرف و پاکدامن با نان خالی هم به زحمت می توانند سدجوع کنند. این اجتماع به مدارس و روزنامه ها و تاترها و قرات خانه ها ی عمومی نیاز دارد که منظور از تاسیس آن ها اشاعه ی تقلب و ناپاکی و بی شرفی نباشد. باید روشنفکران به صورت نیرویی واحد گرد هم جمع شوند. بالاخره اجتماع باید بر نقایص خود واقف شود و در رفع انها بکوشد و از آینده ی وحشتناک خود هراسان باشد. ص 13

 

زندگی دام رنج اوری است. وقتی مرد متفکر به سن بلوغ رسید و رشد عقلی پیدا کرد بی اراده خود را در دامی میبیند که راه خروج ندارد. در حقیقت انسان بر خلاف اراده خویش در نتیجه یک سلسله حوادث به وجود آمده است. چرا؟ معلوم نیست!‌ او میخواهد مفهوم و هدف خلقت خود را بداند اما به او جواب نمی دهند یا در پاسخ سوالاتش جوابهای بی معنی و مهمل می شنود. هر دری را که بکوبد باز نخواهد شد. بالاخره مرگ که آنهم بر خلاف میل واراده ی اوست به سروقتش خواهد آمد. بنابراین همانطور که زندانیان وقتی با هم زنجیرهای خود دسته جمعی به راه بیفتند خیال می کنند که آزادتر و راحت ترند اگر مردم هم در زندگانی به تجزیه و تحلیل فکری بپردازند و با هم پیش بروند و اوقات خود را در راه تبادل افکار آزاد و ارزشمند مصرف کنند دیگر متوجه دام زندگی نخواهند شد. با این مفهوم عقل و خرد لذت بی نظیری خواهد داشت. ص 31

 

روانی :‌ شما چرا مرا اینجا نگه داشته اید

دکتر: برای اینکه شما بیمار هستید

روانی: آری! بیمار! اما هیچ می دانید که ده ها بلکه صدها دیوانه آزادنه گردش می کنند؟ فقط به سبب اینکه شما در اثر جهل و نادانی قدرت تشخیص ندارید نمی توانید آن ها را از مردم سالم تمیز دهید. بنابراین چرا میان این همه دیوانگان فقط من و این بدبخت ها مجبوریم در این زندان باشیم؟ شما و معاون شما و بازرس شما و همه ی این اراذل و اوباش که در بیمارستان شما کار می کنند از نظر فضایل اخلاقی به میزان غیر قابل قیاس از ما پست ترید پس چرا ما اینجا زندانی باشیم . شما آزاد بگردید؟ این چه منطقی است؟

دکتر: اصولا فضایل اخلاقی و منطقی وجود ندارد. همه چیز بسته به تصادف و اتفاق است. کسی که تصادفا در زندان افتاده باید زندانی باشد. کسی را همه که به زندان نینداخته اند می تواند آزادانه گردش کند همین. دکتر بودن من و بیمار بودن شما دلیل منطقی و اخلاقی ندارد و فقط مولود تصادف و حوادث اجتماعی است. ص 39

 

وقتی به شما بگویند که به امراضی نظیر عفونت کلیه و بزرگی قلب دچار شده اید و باید در فکر معالجه خود باشید یا اینکه بگویند دیوانه شده اید و جانی هستید. خلاصه وقتی مردم ناگهان توجه خود را به شما معطوف کردند در این صورت مطمن باشید که در محیط جادو شده ای افتاده اید که هرگز قدرت خلاصی از آن را نخواهید داشت. هر چه بیشتر برای بیرون آمدن از آن محیط کوشش کنید در پیچ و خم آن گمراه تر می شوید. پس بهتر است خود را یکسره تسلیم آن بکنید زیرا دیگر هیچ قدرت بشری قادر به نجات شما نخواهد بود. حال حقیقتا وضع من همینطور است . ص 71

 

 

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

2 دیدگاه برای «اتاق شماره 6 نوشته چخوف»

پاسخ دادن به سعیده محقق لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *