قول شریکم قول من است

نمیدونم چند درصد از شما تجربه ی شراکت در کسب و کار داشته اید ولی میخواستم به نکته ی مهمی توی شراکت اشاره کنم . زمانی که شریک داشتم و برای خودم کار میکردم حماقت های عجیبی ازم سر میزد. مثلا وقتی به یک مشتری قول میدادم حتی اگر ۳ روز هم نمی خوابیدم کارش رو انجام  میدادم و مشتری را راضی نگه میداشتم و همیشه به خودم میگفتم به مشتری قول دادم. ولی اگر شریکم به مشتری قول میداد ویا وعده ای به او میداد من بی اهمیت بودم و به مشتری میگفتم خوب من که به شما قول ندادم ! شریکم خودش قول داده خودش هم انجام بده.

باید بگویم شریک من هم دقیقا همین کار رو با مشتری میکرد و البته این اخلاق غیر حرفه ای رو من از ایشون یاد گرفتم. بعد ها خیلی طول کشید تا بفهمم قول شریکم قول من است و باید به آن متعهد باشم. در شرکت فعلی هم که یک شرکت ریشه دار و پخته است باز هم میبینم که الزاما این مورد رعایت نمیشه و قول هر شخص قول همون شخصه.

فارغ از فردیتی که ما وارد سازمان یا شرکت میکنیم کاش با دید حرفه ای به این فکر کنیم که قول هر کس از اعضای شرکت در نهایت قول شرکت است و حرف هر کارمند حرف شرکت است و باید به پای تعهدی که گفته شده ایستاد ولو اینکه در کوتاه مدت ضرر کنیم.

 

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

4 دیدگاه برای «قول شریکم قول من است»

  1. سلام و خسته نباشید.
    به نظر من هم اگر قراره که یه شرکت یا مجموعه ای موفق باشه باید تمامی پرسنل همه مسئولیت را به عهده بگیرند و به کار های مشتری رسیدگی کنند.
    به نظر من یه مجموعه ۳۰ درصد سود خودش رو از ۸۰ درصد مشتری های قبلیش میکنه و اگر هر کسی بخواد مسئولیت کار دیگر همکاراشو قبول نکنه مجموعه موفق نخواهد بود.
    بهترین باشید

  2. سلام آقای انصاری
    در کل حرفتون درسته و تعهد باید برای همه اعضای شرکت مهم و قابل احترام باشه
    اما آیا مطمئن هستید واقعا خودتون همونطوری که گفتید پای تعهداتتان بوده اید؟!
    از طرف یک شریک سابق

    1. سلام رفیق
      من که توی پاراگراف اول گفتم که :

      “زمانی که شریک داشتم و برای خودم کار میکردم حماقت های عجیبی ازم سر میزد. مثلا وقتی به یک مشتری قول میدادم حتی اگر ۳ روز هم نمی خوابیدم کارش رو انجام میدادم و مشتری را راضی نگه میداشتم و همیشه به خودم میگفتم به مشتری قول دادم. ولی اگر شریکم به مشتری قول میداد ویا وعده ای به او میداد من بی اهمیت بودم و به مشتری میگفتم خوب من که به شما قول ندادم ! شریکم خودش قول داده خودش هم انجام بده.”
      اگه ملاحظه کنید خودم به این موضوع اعتراف کردم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *