کوتاه در مورد کریپتو

از دو سال پیش بحث کریپتو و بیت کوین بیشتر به گوشم میخوره. من میدونستم بیت کوین چیه و همون اوایل که رادیو گیک جادی رو گوش میدادم یک شماره کامل در مورد بیت کوین توضیح داده بود. ولی خوب کاری به کارش نداشتم تا اینکه تب و تابش بالا رفت من هم توی شرکت مشتریانی داشتم که میخواستند ماین کنند من بهشون تجهیزات سخت افزاری میفروختم و نمیدونستم واقعا درآمد دارند یا ندارند به قول معروف من کفن میدوختم کاری نداشتم که مرده کیه.

یک نفر پاور ۱۰۰۰ وات میخواست یک نفر هم کارت گرافیک RX580 یا مادربردهای BTC مخصوص ماین یا تبدیل های رایزر گرافیک و خلاصه من هم از لحاظ سخت افزاری خودم رو آپدیت میکردم و جنس سفارش میدادم و میفروختم تا اینکه بعد از ماینرها سر و کله Traderها هم پیدا شد اینا تجهیزات سخت افزاری آن چنانی نمیخواستند مانیتورهای سایز بزگ میخواستند که بتونند نمودارهای بایننس و سایر صرافی ها رو ببینند و یک کامپیوتر با رم ۸ گیگ که بشه چند تا پنجره رو باز کرد. کاری هم به تکنولوژی بلاکچین و تحلیل های fundamental نداشتند اصلا تحلیل های fundamental برای کسی که در لحظه میخواست خرید و فروش کنه و هیچ چیزی رو ‌‌Hold نمیکنه معنی نداره میگفتند به من چه که اتریوم چطور کار میکنه یا فرق Proof of work با Proof of stake چیه تریدرها معمولا با پرداخت هزینه های چند میلیونی یک رنجی بین ۵ میلیون تا ۳۰ میلیون تومان آموزش میبینند و شروع به نوسان گیری و ترید میکنند یعنی روزی ۱۰ یا ۱۵ بار میخرند و میفروشند. ولی برای Trader بودن باید حداقل روزی ۵ ساعت وقت گذاشت و پای سیستم و نمودار نشست. ترید کردن به درد نوجوانهای بی پول بیشتر میخوره پول کمی دارند و وقتشون زیاده اون طرف ماین کردن هم به درد پولدارهایی که وقت ندارند میخوره حداقل ۱۰۰ میلیون هزینه میکنند و یک دستگاه ASIC میخرند یا یک ریگ جمع میکنند و شروع میکنند به ماین کردن اتریوم یا بیت کوین (الان دیگه نمیشه بیت کوین ماین کرد). مثلا من مرغدار و کشاورز و صنعتکار زیادی رو دیدم که چون ورشکست شدن همون سوله و گاراژ رو تبدیل کردن به فارم ماینینگ پول خوبی هم در میارن.

در هر حال من نه پولش رو داشتم و نه وقتش رو و تصمیم گرفتم Holder بشم!  دوست داشتم ببینم که چه خبره واسه همین هم شروع کردم به مطالعه مقاله و پادکست و …. بعد گفتم که من ماهیانه یه مبلغی رو پس انداز میکنم در حد حقوق کارمندی همون رو باهاش Crypto بخرم اگه دیدم هیچی از بازار نمی فهمم و هنوز تجربه م کمه Stablecoin مثل تتر و … میخرم و اگر هم بعد از خوندن تحلیل های  fundamental و سردرآوردن چیزی دستگیرم شد میرم و Altcoin میخرم. الان دو ماهه که شروع کردم و حداقلش اینه که وقتی کسی در مورد دنیای Crypto صحبت میکنه (اکثر نوجوانها) من تعجب نمیکنم و بلدم که باهاشون صحبت کنم خودم هم یه چیزایی یاد میگیرم شاید هم سود کردم. راستی من با سایت Bitmit.co کار میکنم و سایت خوبیه.

این پادکستها رو هم دنبال میکنم.

 رادیو بلاکچین – یاشار راشدی

لانه خرگوش

کوشیار عظیمیان

The Let’s Talk Bitcoin Network

روح زندگی

دیشب یک فایل صوتی از دکتر شکوری گوش دادم که مربوط به برنامه کتاب باز بود (امیدوارم سری جدید ساخته بشه) . تو این فایل در مورد فرسودگی عصر جدید و خالی شدن زندگی از روح زندگی صحبت شده بود. این که ما صبح تا شب مشغول کاریم و از خود زندگی لذت نمی بریم. ازعشق،هنر،موسیقی،شعر،معاشرت، و … و بیشتر از اینکه افسرده باشیم فرسوده هستیم. و دایم در حال فکر کردن به رشد شخصی و بالا بردن معیارهای مختلف هستیم یعنی جنبه کمی زندگی بیشتر برایمان بولد شده تا جنبه ی کیفی آن.

 این چند سال فشار کاری زیادی داشتم و ساعات کاریم زیاد شده و این حالت فرسودگی رو به خوبی احساس کردم اما سعی کردم همین زمان کم رو با همسرم و دخترم بگذرونم و روح زندگی رو در وجودم جاری کنم. در کنار خانواده این چند ماه به هنر نقاشی پرداخته ام چیزی که تا چند ماه پیش اصلا نمیدونستم چیه و حتی یک دایره یا مربع خوب هم نمیتونستم بکشم و خیلی بی استعداد بودم. در این جا باید اشاره کنم پرداختن به هنر هر هنری باشه، تراشیدن چوب،نقاشی،خطاطی،موسیقی، و … میتونه روح زندگی رو در وجود ما جاری کنه.

بعد از اینکه نقاشی های نسبتا خوبی برای دخترم کشیدم کم کم به این فکر کردم عجب هنر جالبیه بعد رفتم توی یوتیوب ویدیوهای آموزشی رو نگاه کردم، مداد و دفتر طراحی و پرگار و ..یک سری ابزار حرفه ای نقاشی هم خریدم که شرحش رو بعدا براتون میگم و شروع کردم به نقاشی کشیدن یک کتاب هم دارم میخونم که اصول طراحی و سایه زنی رو آموزش میده به اسم The art of basic drawing نوشته ی William F. Powel  که البته روند خوندنش کنده و عجله ای برای تموم کردنش ندارم چون تمرین های زیادی داره که باید قدم به قدم انجام بدم در ثانی من نمیخوام نقاش بشم صرفا میخوام از هنر نقاشی لذت ببرم و برای دل خودم نقاشی بکشم همین.

 دارم یه کتاب دیگه رو هم میخونم که البته ۵۰ درصدش رو تموم کردم به اسم تاریخ نقاشی نوشته ی مجتبی کرمی کتاب بدی نیست و صحبت از سبک های مختلف نقاشی و هنره  که من توی همه ی این سبک ها به سبک رئالیسم و ایلیا رپین علاقه مند شدم و واقعا نقاشی های شاهکاری کشیده اما علاقه ام به نقاشی چند تا دلیل دیگه هم داشت و حداقل شروعش به خاطر این موارده اول اینکه دخترم خوشحال میشد مثلا وقتی کارتن نگاه میکرد میگفت بابا میتونی باب اسفنجی برام بکشی یا مثلا برام هایدی رو بکش یا آنی شرلی و Frozen و … من هم همش رو براش میکشم تعریف از خود نباشه ولی بد هم نمی کشم در کنار ذوق و شوق دخترم همسرم میگه واقعا اینارو خوب میکشی و یه روزی احتمالا نقاش خوبی میشی شاید هم شدم.

 چند سال پیش کتاب شور زندگی (زندگینامه ون گوگ) رو خوندم و امسال هم آدولف ه که تو هر دو کتاب موضوع نقاشی مطرح شده بود و این دو کتاب هم تو ضمیر ناخوداگاهم بود و احساس میکنم اینا هم تو علاقه ام به نقاشی تاثیر داشت.

در هر حال فکر میکنم که هنر (هر هنری) میتونه روح زندگی و عشق رو به زندگی ما بیاره.