شعر پاییز من

http://pic.photo-aks.com/photo/nature/season/autumn/large/wallpaper_barg_payizi.jpg

“پاییز”

با تو ای پادشه فصل ها

سخنی دارم اگر گوشی هست

اگر از رقص تبر بر کمر جنگل پیر خرسندی

اگر از لختی این بید جوان شهوتت میلرزد

سخنی دارم اگر هوشی هست

من از این بی برگی

من از این وحشت سرد باکم نیست

من از این میترسم

که گل پر پر امروز به بهاری که تو کشتی ندهد دست

ندهد دست . نکند باور که بهاری هست .

با تو ای پادشاه مرگ. نفرین خدا

چه حرفی هست جز فریاد

فریادی که در گوش کرت می نالد بهارم را باور کن

“تیر ۸۹”– فواد