پرهیز از ایدئولوژی

جان انسان از هر چیزی بالاتر است. از دین و مذهب و از همه ی مکاتب سیاسی از خاک و سرزمین و .. و انسان به خاطر هیچ ایدئولوژی و هیچ باور و عقیده ای در جهان نباید جان خود را از دست بدهد و یا جان کس دیگری را بگیرد این موضوع شاید مهم ترین درسی باشد که باید به همه ی نوجوانان یاد داد چون بیشترین گرایش به ایدئولوژی در همین سنین شروع میشود.

تلاش میکنم که فرزندم را از ایدئولوژی دور نگه دارم و به او یادآور شوم که هیچ ایدئولوزی و هیچ باور و عقیده و مذهبی کامل و ۱۰۰ درصد درست نیست بلکه تمام این باورها نقاط قوت و ضعف هایی دارند و عاقل ترین مردم کسی است که مغز شیرین هندوانه را خورده و مابقی را دور می اندازد لذا رفتار انسانهای ایدئولوگ رو با مثالی که دکتر هلاکویی میزند میتوان چنین تفسیر کرد که یک فرد ایدئولوگ یک مرغ را با پرهای آن با استخوانهای آن و با پاها و چنگالهای مرغ و آشغال داخل معده اش میخورد و از شما انتظار دارد که همین کار را بکنید یعنی تمام و کمال یک باور را ببلعید بدون صرفنظر از اشکالات آن.

ما در جامعه ای زندگی میکنیم که باور و عقیده ی افراطی به یک موضوع تشویق میشود. باورهایی مثل مذهب، ناسیونالیسم افراطی، کمونیسم، امپریالیسم،آنارشیسم و .. و البته در چنین جامعه ای فرد سالم باید یک شک گرا یا پوزیتویست باشد و باید بکوشیم از نسل آینده شک گراهایی شجاع و اهل مطالعه و تفکر بسازیم.

نیچه یک زمانی میگفت که مشروب و مسیحیت اروپا را به نابودی کشانده و اما در خاورمیانه امروزی و جامعه ای که ما زندگی میکنیم بی شک ایدئولوژی و تعصب باعث این همه پسرفت و جنگ های طولانی و قبیله ای و همچنین آوارگی و هزار مصیبت دیگر است. فرد ایدئولوگ حاضر به بحث و جدل درباره ی باورهایش نیست و فقط گوینده است نه شنونده. ایدئولوژی در جانش رسوخ کرده و حاضر است به راحتی برای باورهایش بمیرد یا کسی را به خاطرش بکشد. حاضر است حتی نزدیکانش را قربانی ایدئولوژی کند. ایدئولوژی برای او تمام زندگی است و انسان و ارزشهای انسانی و حتی عشق و محبت به اولیتهای بعدی او موکول شده.

ایدئولوژی یک زندان بزرگ است. طرز لباس پوشیدن، تربیت بچه ها، سبک زندگی، غذایی که میخوریم، فیلمی که نگاه میکنیم حتی فکر که در بستر خواب میکنیم همه باید در چهاچوب ایدئولوژی باشد. ایدئولوژی انسان را به برده خود تبدیل میکند و از او یک سرباز ایدئولوگ میسازد.

چند سال پیش با تفکری آشنا شدم و به قصد آشنایی بیشتر خواستم بیشتر در موردش بدانم ولی درسهایی که طرفداران این مکتب ارایه میکردند بدین شکل بود:

  •  تمام تفکرهای دیگر و هرچیزی به جز حرفی که ما میزنیم اشتباه و منحرف است.
  • تو باید ریشه های خود را کنار بگذاری و فقط تفکر ما را به صورت تمام و کمال بپذیری(یک مرغ کامل)
  • پیشوا و رهبر ما یگانه منجی جهان است.
  • تو متعلق به خودت نیستی. فردیت تو بی اهمیت است وباورهای ما از هرچیزی بالاتر است.

این موارد برایتان آشنا نیست؟ این دستورات تشویق به دگم اندیشی همان دستورات پایه گذاران بنیان ادیان الهی نیست؟ شاید دین و باورهای مذهبی و البته جنگ های صلیبی کم رنگ شده و یا از بین رفته باشند ولی ایدئولوژی قرص و محکم همچنان پابرجاست و تا زمانی که مردم عقل نداشته باشند ایدئولوژی آنها را تبدیل به سربازان خود میکند حتی در سال ۲۰۲۰٫

به دخترم یاد خواهم داد اگر بوی ایدئولوژی به مشامت خورد سریعا از آن فاصله بگیر چرا که ایدوئولوژی از هر نوع چپ یا راستش ریسمان بندگی و بردگیست و به جز نابود کردن انسان و گوشت قربانی کردن انسان هیچ دستاوردی ندارد.

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

10 دیدگاه برای «پرهیز از ایدئولوژی»

  1. سلام فواد جان.
    واقعا که ایدئولوگ بودن سبب کور شده و نگاه صفر و یکی میشه. فرد رو متعصب و کور میکنه و سبب میشه با بی منطقی مانند کبکی که سر خود را داخل برف کرده، حقایق را نبیند.
    همیشه سوالم از این دوستان این هست که چرا فردی که در فرقه ی شما نیست و اصلاً عضو هیچ حذبی نیست، انسانیت دارد و اطرافیانش از او راضی هستند، بدون اینکه در حذب شما باشد و همیشه جواب هایی شنیده ام که قانع کننده نبوده.
    به همین خاطر همیشه تلاش کرده ام بدون توجه به حذب خاصی، به اصل موضوع درست پی ببرم و بدون تعصب مسائل رو تحلیل و به آنها نگاه کنم.

  2. با سلام

    ایدئولوژی خوب نیست و تعصبات و دگم ها واقعاً فکر آدم رو از سمت و سو می دهند.
    اما مساله ای که خیلی مهمه این نکته هست که اگر این صحبت رو جلوی هر فرد ایدئولوگ بزنی او هم طرفداری می کند.
    اگر اجازه بدهید می خوام این رو بگم که بعضی حرف ها خیلی کلیشه هست یه مدتی من و یکی از دوستانم قرار گذاشته بودیم هر کلیشه ای که به ذهنمون می آید یا طول روز می شنویم و می خونیم به همیدیگه بگیم تعداد خیلی زیاد هست و یکی از اونها هم ایئولوگ بودن هست متعصب بودن هست اگر شما به یک داعشی بگویی متعصب نباش اکثریت برمی گردند و از بدی های تعصب می گویند و به احتمال زیاد خودشون رو با کلی توجیهات و دلیل مجهز کرده اند که ما متعصب نیستیم الان در جامعه ما هم همین منوال هست (نمی تونم مثال بیارم خودت علتش رو می دونی:-) )
    حالا ما که می دانیم ایدئولوژی بده چطور از حالت کلیشه ای دوری کنیم یکی از راهکارهاش اینه که تفکر انتقادی رو یاد بگیریم طوری که به تفکر انتقادی رو هم انتقاد کنیم
    دومی اینه که به روش علمی اهمیت بیشتری بدهیم
    سومین نکته که به نظرم می رسه “بازی های ذهنی” طراحی شده که می توان بدون فکر کردن مستقیم به موضوع متوجه شد که آیا روی موضوعی تعصب داریم چون اگه مستقیم فکر کنیم مطمئناً خودآگاه ما نمی گذاره که اون تعصب رو ببینیم خیلی از تعصبات در لایه های پایین تر هستند.
    تشکر

  3. ایدولوژی خوب است!
    ایدولوژی نشان دهنده نگرش به دنیا است. اگر ایدولوژی نداشته باشیم یعنی قبلش تفکر نکردیم. ایدولوژی محرک انسان هست.
    هیچ ایدولوژی هم (اونایی که من باهاشون آشنام) نگفته میخوام در بندتون کنم. همه نوید آزادی رو میدن بعضی ها فقط به خوشبختی دنیوی بسنده کردند و بعضی هم علاوه بر این بر سعادت اخروی هم تاکید دارند.
    به نظرم انسانی که ایدولوژی پایه نداره مثل کاه روی آبه و امکان داره هر روز به یه طرف بره یا یه جای برکه گیر بیافته.
    تعصب اینجا آغاز میشه که من فقط گوینده باشم و حتا حاضر به شنیدن دیگری نباشم. البته اگر بخواید حرفمون شنیده بشه بایستی زیبا آرام گفته بشه تا در دل و جان شنونده بشینه و تصمیم با خودشه.
    به علم هم استناد کردن یه جور تعصبه. کجا اونجا که ازت دلیل علمی میخوان. به طور مثال که چرا روزه میگری (چون ماه رمضان میشه مثل الان بحثش داغ میشه) ولی مطالبه گر علمی خودش مشترک هیچ گونه ژورنال علمی نیست.
    و علم رو یگانه راه نجات بشریت میدونه 🙂
    آها یه چیز دیگه اگر نظر مخالفت رو گوش نکردیم لزومی هم نداره تایید کنیم نشون میدیم متعصبیم.

    1. علم در برخورد با مسایل جدید متواضع است و هر گاه اشتباه کنه میگه این اشتباه بود و اصلاح میکنم فرقی نمیکنه نظریه انیشتین باشه یا ادیسون اما ایدئولوژی مذهبی یا سیاسی هیچ گاه اشتباه خودش رو نمیپذیره و سعی در توجیهش داره و به همین خاطره که علم روز به روز جلوتر میره و انرژی ایدئولوژیست ها در توجیه اشتباهات ایدئولوژی یا دفاع از اون تلف میشه.

  4. چند تعریف:
    جهان بینی یعنی برداشت، بینش و دیدگاه یک انسان یا مکتب یا آیین از جهان و انسان
    ایدئولوژی یعنی طرح و نقشه و برنامه عملی که این جهان بینی برای زندگی و جامعه ارائه می دهد.
    تعصب یعنی جانبداری بدون دلیل، بدون منطق

    طبق این تعاریف امکان ندارد کسی که فکر می کند برداشتی از جهان اطرافش نداشته باشد و جهان بینی هم که ایدئولوژی ارائه ندهد عملا بی معنی است.

    پس باید به دنبال ایدئولوژی که به عقل و منطق و رشد انسان بها میدهد بود، بدون تعصب
    ایدئولوژی که نه فقط به فکر “جان” مادی انسان، که به فکر اعتلای روح انسان هم باشد.

    1. یک تعریف :
      ایدئولوژی مجموعهٔ سامان‌مند باورها و اندیشه‌های “ثابت” سیاسی و اجتماعی‌ای از جمله سیستم‌های فکری، فلسفی و “مذهب” که فرد، گروه یا جامعه دارد و در تعیین خط‌ مشی، عمل یا موضع‌گیری معتقدان به آن‌ها در مسائل سیاسی-اجتماعی مؤثر است .
      تعریف بالا از ویکی پدیاست و برای درک بهتر این موضوع پیشنهاد میکنم فایل شخصیت سالم از دکتر هلاکویی رو گوش کنید.
      و البته به خاطر داشته باید که ایدئولوژی Close Source است و نمیشه چیزی رو تغییر داد یا اصلاح کرد یا قسمتیش رو قبول داشت که همین موضوع بزرگترین ضعفشه. و نه تنها موجب اعتلای روح نمیشود بلکه به عنوان یک سازوکار دفاعی روانی شخص رو وابسته و معتاد میکنه و حس آزادی رو ازش سلب میکنه. ایدئولوژی تشویق به فکر نکردن است چرا که شخص با سلب مسئولیت از خودش فکر و برنامه زندگی را به کسان دیگر سپرده است و حوصله و یا وقت تغییر آن را ندارد. یک بچه تا آخر عمرش نمیتونه روروک سوار شود وبالخره باید آن را رها کند گرفتار شدن در ایدولوژی یعنی هیچ گاه از پاهای خود استفاده نکنی و متکی به روروک باشی .

  5. عالی بود کاک فواد
    در ادامه صحبت های شما جمله ی رو از رولف دوبی نویسنده کتاب هنر شفاف اندیشیدن مینویسم.
    “متعصب به ایدئولوژی خاصی نباش، داخل حزبی نباش، خودت باش، خودت فکر کن، چون هیچ ایدئولوژی و سبک فکری نمیگه من اشتباه میکنم! و هیچ انسانی بی ایراد و اشتباه نیست!”

  6. درود بر آقافواد عزیز
    دقیقا همینطوره که گفتی
    ایدئولوژی مثل زنجیر بر دست وپای اندیشه‌ست
    تقریبا تمام مفاهیمی که تا دیروز در هرم ارزشها بوده امروز یا به زیر کشیده شده‌ن یا دارای رقبای قدر شده‌ن
    مثلا در همین یکی دوسال فراگیری کوئید ازشهایی همچون وطن‌پرستی که نداشتن این حس جزو تابوهاست کم‌کم داره رنگ میبازه در مقابل جهان‌وطنی
    وقتش رسیده که عوض شیم

پاسخ دادن به محمد حسن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *