چند نکته در مورد محتوای صوتی

زندگی شهری و مشغله های گوناگون باعث شده است فرصت کتاب خوانی به شکل کلاسیک آن از بین برود ولی به لطف فایل های صوتی که روز به روز بیشتر می شود میتوانیم از وقتمان بهره ی بیشتری ببریم. زمانی که در ترافیک هستیم و یا رانندگی می کنیم، زمانی که در مطب دکتر هستیم و یا جاهای دیگری که صرفا حضور فیزیکی ما نقش موثری دارد و به تمرکز فکری بالا نیاز نداریم فرصت خوبی برای گوش دادن به پادکست و کتاب صوتی است.

سالها پیش من با رادیو گیگ و فایلهای صوتی و پادکست آشنا شدم و این رو مدیون جادی هستم، امیدوارم هر چه زودتر از دست این ظالمین نجات پیدا کند و صدای گرمش رو در رادیو گیگ دوباره بشنویم. اما آشنایی من با Castbox همه چیز را عوض کرد توی این ۴ سال بیش از ۱۵۰۰ ساعت فایل صوتی گوش داده ام و الان ناخودآگاه برنامه ای که میخواهم روی گوشیم چک کنم Castbox است.

ویژگی های خوبی در کست باکس است که گوش دادن را راحت میکند مثل وقتی کابل AUX را از گوشی بیرون میکشم فایل قطع بشود این ویژگی توی برنامه طاقچه هم کار میکنه ولی توی فیدیبو تا چند وقت پیش که تست میکردم کار نیمکرد.  البته روی اکثر هندزفری های بلوتوث هم این ویژگی هست، هندزفری من Haylou T19  است و این خاصیت رو داره یعنی موقتی کار دارم و باید هندزفری رو از گوشم دربیارم فایل صوتی Pause میشه که این خیلی کار رو راحت میکنه.

نکته دیگر استفاده از کست باکس،پادبین،پادکست ادیکت، گوگل پادکست و … کمک به تولید کننده محتواست، مثلا اگر شما با فایل تلگرام پادکست گوش بدهید تولیدکننده نمیتواند آمار دقیقی از مخاطب داشته باشد و برای جذب اسپانسر برنامه ریزی کند، حتی نمیشود به پادکستر فیدبک داد و براش کامنت نوشت. و خود شما هم وارد اون Community نمی شوید. من توی قسمت نظرات کست باکس خیلی کامنت می نویسم گاهی اوقات در حد ۲۰۰ یا ۳۰۰ کلمه هم کامنت نوشته ام که این یکی از عادت های خوب متممی هاست. در هر حال بحث کردن سر این مسایل هم میتواند آموزنده باشد.

در حال حاضر تولید محتوای صوتی رشد خوبی داشته است و بی اغراق در مورد هر موضوعی میشود پادکست پیدا کرد، موضوع هایی مثل حقوق، جامعه شناسی، روان شناسی، تاریخ معاصر، بازاریابی، برنامه نویسی و کامپیوتر، ورزشی و ادبیات و غیره . البته اگر به زبان انگلیسی مسلط باشید دریچه ای از صدها پادکست دیگر به رویتان باز خواهد شد که خودش دنیایی است.

بعضی از افراد میگویند روی محتوای صوتی نمی شود تمرکز کرد و کتاب صوتی به هیچ وجه نمی تواند جایگزین کتاب فیزیکی شود. من دوتا کتاب صوتی کودتا و شورشیان آرمانخواه را به شکل صوتی و هنگام رانندگی گوش دادم و اینقدر روی موضوع اشراف پیدا کردم و تمرکز داشتم که بتونم در موردشون بنویسم و اون رو نقد کنم. پس ایده ی اینکه نمیشود روی کتاب تمرکز کرد اشتباهه البته شاید بعضی از این کتاب ها اینطوری باشه مثلا من هیچ موقع کتابهای اسپینوزا،نیچه، و سایر کتاب های فلسفی رو نمیتونم به صورت صوتی گوش بدم چون نیاز به مکث و تفکر داره.

همیشه پادکست هایی رو که میخوام گوش بدم دانلود میکنم تا بعدا اگر اینترنت هم نداشتم بتوانم به صورت آفلاین آنها را گوش بدم. مثلا فایلهایی که الان در کست باکس دانلود کردم و میخوام تا چند روز آینده گوش بدم اینهاست.

 

 

بازخوانی کتابهای قرن بیستم، سخنران: دکتر سعید رهنما

شرح: معرفی کتاب از انقلابها و جنبش رفرمیستی قرن بیستم.

پادکست Toronto Book Club

زمان پادکست: ۲ ساعت

 

روح نا آرام از پادکست رپاپ

شرح: تاریخ حکومت استالین بر اساس کتابی از آدام هاکس

زمان پادکست: ۱ ساعت و ۲۵ دقیقه

 

انقلاب خوب، انقلاب بد، قلعه حیوانات – دو قسمت

پادکست کوشیار

زمان پادکست ۱۰۰ دقیقه

 

قدرت تخریب خلاق به روایت سید ایمان میرعمادی

پادکست فارکست

زمان پادکست یک ساعت و چهل دقیقه

 

 

We Don’t know, Ryan  Wouldn’t Tell us

Podcast: Destination Linux

Time: 1 Hour

 

Razer and Logitech put steam desk on notice

Podcast: Hardware addict

Time: 58 Min

 

Podcast 696, Arc 770 an A750, Ryzen-7

Podcast: PC perspective

Time: 1 Hour 18 min

 

Episode 393: Why Roku needs the smart home

Podcast: The internet of thing

Time: 1 Hour

توسعه ی لایه ای ، بیت کوین و اسلام

پ ن: نوشتن در چنین اوضاعی دل و دماغ زیادی می خواهد، یک ماه از انواع خبرهای تلخ و ناخوشایند می گذرد و من هم مثل همه ی مردم غمگین، افسرده، خشمگین و ناراحتم. ولی با خودم فکر کردم که نباید نوشتن را متوقف کنم.

خیلی از مفاهیم به شکل لایه ای توسعه پیدا کرده اند، مثلا اگر White Paper بیت کوین را بخوانیم متوجه میشویم که با یک اصول نسبتا ساده و روشن روبرو هستیم که پایه ی استدلالی محکمی دارد. اما توسعه ی بیت کوین به این ختم نمی شود اگر همه ی تراکنش ها را بخواهیم روی شبکه اصلی انجام دهیم مقیاس پذیری بیت کوین با مشکل مواجه میشود، زمان هر تراکنش خیلی بیشتر از الان طول میکشد . کارمزد شبکه هم خیلی بالا میرود. اما Lightning network یک لایه ی دیگر به دور شبکه بیت کوین است که مشکل مقیاس پذیری را حل میکند بدون آنکه در هسته ی اصلی تغییری ایجاد کند. تنها به این روش میتوان بعضی از چیزها را توسعه داد.

در نقطه مقابل بیت کوین میتوان اتریوم را مثال زد، اتریوم با وجود آنکه پروژه ی درخشانی به نظر می رسید و افراد نخبه ای هم پشت آن بودند از این اصل توسعه ی لایه ای غفلت کرد. شبکه ی اصلی اتریوم یا کد اتریوم در حال حاضر اینقدر پیچیده شده که حتی برنامه نویس های اصلی آن در توییتر به این امر اعتراف کرده اند چون همه ی تغییرات در شبکه اصلی و روی هسته ای اصلی انجام میشود. این پیچیدگی باعث شده که نرخ تراکنش ها هم خیلی بالا رود و مقیاس پذیری را با مشکل مواجه کند. البته ویتالیک بوترین قصد داشت که یک شبکه بلاکچین همه کاره درست کند و مثل سیستم عامل کار کند یعنی نرم افزارهای  مختلف که همون Smart Contract های مختلف هستند روی آن اجرا شوند. مثل NFT های مختلف که حتما آن را زیاد شنیده اید. پذیرایی از این همه NFT و Smart Contract هسته ی اتریوم را به کلاف سردرگم تبدیل کرده است در واقع وقتی قرار است همه چیز روی شبکه اصلی باشد این مشکلات هم پیش می آید.

یک مثال دیگر برای توسعه ی لایه ای پروتکل TCP/IP است دو سال قبل از اینکه من متولد شوم یعنی در سال ۱۹۸۳ این پروتکل به وجود آمد. اصول این پروتکل در ۴۰ سال گذشته تغییری نکرده بلکه لایه هایی مثل اینترنت، Web2 و Web3 و نرم افزارهای مختلف باعث توسعه ای آن شده اند و اینترنت فعلی را داریم.

یک مثال دیگر از توسعه ی لایه ای شاید توسعه ی دین اسلام باشد، قرآن را میتوانیم White Paper و هسته ی اصلی اسلام فرض کنیم، حافظان قرآن یعنی کسانی که قرآن را حفظ کرده بودند مانع تغییر هسته ی اصلی اسلام شدند در زمان پیامبر ۱۴۰ حافظ قرآن داشتیم، این افراد را می شود به نودهای شبکه اسلام تشبیه کرد. کسانی که کل تاریخچه بلاک چین را در اختیار دارند و هر تراکنشی از ازل تا ابد را می توانند صحت سنجی کنند و آن را ببینند (مثل راه اندازی یک فول نود بیت کوین )

لایه هایی مثل فروع دین، حکومت اسلامی و … همگی اطراف این هسته ی اصلی شکل گرفت بدون آنکه هسته ی اصلی تغییرکند. کاری که تشیع نسبت به اسلام انجام داد درست کردن یک لایه دیگرو توسعه ی آن نبود با وجود قرآن که هسته ای اصلی بود نمی توانست تغییری در آن ایجاد کند (اگر دین مسیحیت بود میشد کتاب را تحریف کرد و کدهای هسته ی اصلی را توسعه دادولی در اسلام این کار غیر ممکن است) تشیع در عوض این کار تلاش کرد یک Fork جدید از هسته ی اصلی درست کند یعنی همان کاری که لایت کوین و بیت کوین کش انجام داده اند و می گویند بیت کوین اصلی ما هستیم و یا ما جایگزین بهتری هستیم. در واقع یک انشعاب از کوین اصلی یا دین اصلی .

در هر حال بحث توسعه ی لایه ای را حتی میتوان در خانواده، جامعه، کسب و کار و … هم دنبال کرد. این که ما وقتی میخواهیم خانواده ای تشکیل دهیم یا کسب و کاری بسازیم کدام ویژگی کلیدی را می توانیم به عنوان هسته ی اصلی غیر قابل تغییر تعریف کنیم؟ و توسعه ی ما حول کدام اصول خواهد بود؟