مشغول کار روی بازاریابی دیجیتال شرکت هستم. نمیشه گفت بازاریابی دیجیتال طراحی یک سایت استاندارد، راه اندازی یک سیستم CRM یا بازاریابی از طریق ایمیل است حتی نمیشه گفت صرفا در Content و بازاریابی محتوا خلاصه میشود بلکه مجموعه ای از همه ی ابزارهای دیجیتال است که ما را به سرنخ های فروش میرساند و کمک میکند که به یک روش سیستماتیک و یکپارچه فروش شرکت را بالا ببریم.
ضعفی که در بازاریابی دیجیتال و پیاده سازی آن وجود دارد تک بعدی فکر کردن است و اینکه ما به عنوان صاحب کسب و کار معمولا جزیزه های جدا و دور افتاده ای داریم مثل HR , CRM , سیستمهای مالی ، پلاتفرم های آنلاین فروش و اخذ نمایندگی ، کمپین های تبلیغاتی ، فعالیت در شبکه های اجتماعی و حتی تولید محتوا شامل ویدیو و کتاب های رایگان و ماهنامه های تبلیغاتی و خبرنامه و … در واقع ما به یک سیستم یکپارچه و کامل احتیاج داریم که تمام این فعالیت ها را به هم متصل کند و در نهایت خروجی آن روی داشبوردهای مدیریتی برای مدیران شرکت قابل رویت باشد.
تنها در چنین شرایطی میتوانیم ادعا کنیم که بازاریابی دیجیتال را در شرکت پیاده سازی کرده ایم. برای راه اندازی چنین سیستمی به تحلیل وضعیت شرکت و بخش های آن نیازمندیم باید مستندات سیستم های نرم افزاری طوری آماده شود که به راحتی قابل تغییر باشد یعنی بتوان شیوه بازاریابی و فروش و قیمت گذاری را در کوتاهترین زمان ممکن و با توجه به شرایط بازار تغییر داد.
من برای شروع طراحی وب سایت را در اولویت قرار داده ام سایتی که قرار است موتور اصلی فعالیت ما باشد.هر چند خوب میدانم مرکز هر فعالیت بازاریابی باید مشتری باشد و هر فعالیت با توجه به نیاز و رضایت مشتری پیاده سازی شود ولی از لحاظ تکنیکی وب سایت میتواند هسته ی فعالیت ما باشد. اینکه بعدا Sub Domain هایی را برای پشتیبانی و … طراحی کنیم نشان میدهد که هسته ی اصلی فعالیت ما همان وب سایت خواهد بود. در اطراف وب سایت و به عنوان sub System های یکپارچه و همسو با برنامه ی بازاریابی شرکت مواردی مثل شبکه های اجتماعی(به صورت محدود) ، برندینگ محصولات جدید، CRM سرویسهای متنوع، محتوایی از جنس ویدیو و پادکست و ماهنامه و خبرنامه و بلاگ هم وجود دارد.
خبر بد این است که در این کار تقریبا تنها هستم و خبر خوب اینه که یک بار تمام این مسیر را برای شرکت دیگری رفته ام و انجام داده ام. بخش دیگری که باید به این سیستم یکپارچه دیجیتال متصل شود سیستم مالی شرکت و گزارش های فروش است که قبلا در بحث های مربوط به BI آن را توضیح داده ام. موانعی که برای پیاده سازی این سیستمها وجود داره غیر قابل شمارشه و من تنها یک نصفه روز برای فکر روی آنها زمان دارم و شاید هم کمتر چون شیفت صبح من کامل با خرده وظایف های فروش و تماس مشتریان و فروشندگان و …. پر شده است و هیچ زمانی برای تمرکز روی کارم ندارم ولی به هر حال من سعی خودم رو میکنم و صبح ها قبل از رفتن به سرکار را هم به این کار اختصاص میدم چون معمولا ۵ بیدار میشم و دو ساعت و نیم وقت دارم.
دیروز گفتم در خلال کاری که میکنم خوندن یک کتاب رو هم شروع کنم کتاب کاملی در زمینه بازاریابی دیجیتال با عنوان eMarketing eXcellence البته چاپ آخرش ۱۰۰ صفحه بیشتر داره که بحث های محتوا و جدیدتر به اون اضافه شده. بعد با یک پلان پیاده سازی هم آشنا شدم که کتاب معرفی کرده بود و میتونید از smartinsights پیگیر شوید.
با یک نویسنده ی خوب هم آشنا شدم که تصمیم گرفتم سایتش رو فالو کنم.
فصلهای این کتاب به ترتیب شامل:
Chapter 1 Introduction to e-marketing
Chapter 2 Remix
Chapter 3 E-models
Chapter 4 E-customers
Chapter 5 Social media marketing
Chapter 6 Site design
Chapter 7 Traffic building
Chapter 8 e-CRM
Chapter 9 Managing digital marketing
Chapter 10 E-planning
شخصا چیزی رو صرفا با مطالعه یاد نگرفتم و یاد نمی گیرم مگر اینکه آن را به کار ببندم. امیدوارم بتونم چیزهایی که میخونم پیاده سازی کنم تا یادگیریم عمیق تر و عملی تر بشه. احساس میکنم اگر چیزی را بخوانم و نتونم پیاده سازی کنم یادم میره و مطالعاتم بی ارزش میشه مثلا تا حدی در مورد دیتا و BI میخونم که بشه پیاده سازی کرد در غیر اینصورت ادامه دادن مطالعه برام جذابیت نداره شبیه اینه که مثلا من نجوم بخونم ولی تلسکوپ نداشته باشم که ستاره ها رو نگاه کنم یا مکانیک بخونم ولی موتوری نباشه که دستکاریش کنم.
اینم از تصویر کتابی که میخونم: