امروز داشتم یک وبدیو از سایت TED نگاه میکردم که سخنران Isaac Lidsky بود. بگذارید خلاصه ای از صحبت های او را برایتان بنویسم.
چه حقیقتی برای خود میسازی؟ آیا حقیقت یک واقعیت مجازی شخصی شده نیست که برای هر کسی متفاوت است؟ بگذارید چند مثال بزنیم: یک سوم از نیوکورتکس ما با دیدن تغذیه می شود و دیده های ما یک سوم مغز ما را تشکیل می دهد ولی این اطلاعات آیا همراه با Vision است یا نه؟ آیا ما حقیقت را میبینیم یا آن را به نسبت مدل ذهنی که داریم تغییر میدهیم؟
غیر از دیدن مسایل زیادی برای ما واقعیت را شکل میدهد یکی از آنها ترس است. منطق ترس به ما میگوید اطمینان و امنیت از هر چیزی بهتر است ولی آیا واقعا این منطق درستی است؟ترس ناشناخته ها را با چیزهای ناخوشایند جابه جا میکند این منطق ترس است. وقتی که فرصتی برای شما پیش می آید و نیاز دارید که حرکتی انجام دهید ترس شما را به تاخیر می اندازد.
آیا چیزهایی که ما به آن باور دارم حقیقت دارد یا فقط باورهایمان است؟ چطور میتوانیم با چشمان باز واقعیت ها را ببینیم و کور نباشیم؟ بگذارید به صورت خلاصه به آنها اشاره کنیم:
- خودتان را به حساب آورید (برای خودتان ارزش قایل شوید) در هر لحظه ای و در همه جزییات روی خودتان حساب کنید.
- آنسوی ترسهایتان را ببینید. نداهای منفی خودتان را ساکت کنید.
- مفهوم شانس و موفقیت را مورد بازنگری قرار دهید و آنها را دوباره بررسی کنید
- نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و تفاوتهای آن را بفهمید
- ترس هایتیان٫ قهرمانها یتان٫ نقدهایتان٫ رذالت های شما٫ بهانه هایتان٫ منطق شما٫ میانبرهای شما٫ قضاوت های شما٫ تسلیم شدن هایتان٫ این ها داستان واقعیت شما را تشکیل میدهد چیزی که شما به آن واقعیت می گویید.
- یاد بگیرید که این موارد را دقیق تر ببینید و یاد بگیرید بعضی و قتها آنها را فراموش کنید.
شما خالق واقعیت خود هستید. از چه چیزی میترسید؟ چه دروغی به خودتان می گویید؟ چطور داستان خود را می نویسید؟چطور حقیقت خود را شکل میدهید؟ چه واقعیتی برای خود درست میکنید؟
این ویدیو برای من تداعی درسهای مدل ذهنی متمم بود و به نظرم تغییر مدل ذهنی که البته آسان نیست میتواند سرنوشت انسان را عوض کند.