عنوان : جلسات صنفی نرم افزار و تیری در تاریکی
“برای کشتی ای که مقصدی ندارد هیچ بادی موافق نیست “
مقدمه : در طول مدتی که در بخش نرم افزار و IT بوده ام (تقریبا 5 سال) در جلسات مختلفی چون جلسات سازمان نظام صنفی رایانه ای ، جلسات انجمن نرم افزاری و دورهمی های افراد فعال در شرکتهای نرم افزار و. …کم تا بیش حضور داشته ام ; برخی از این جلسات مثلجلسات دورهمی نرم افزار سنندج صرفا برای تبادل نظرات میان یک جمع دوستانه بوده است که نقد زیادی بر آن وارد نیست هر چند خروجی این جلسات حتما می بایست به صورت مقاله و پادکست و محتوای ارزشمند در همین سایت منتشر میشد که البته شاید در آینده بتوانیم تعدادی از آنها را با کمک دوستان قرار دهیم .
در اینجا میخواهم به چند مورد اشاره کنم که باعث بی نتیجه شده جلسات صنفی شده است :
سوال مشخص :
ما همیشه از سوال مشخصی که جواب مشخصی داشته باشد فرار می کنیم و سعی میکنیم در لفافه و ابهام به طریقی موضوع را با نیش و کنایه دفع کنیم ، نیش و کنایه ای که در فرهنگ ما ریشه دارد و ادبیات ایران مملو از شاعران و عارفان و ادیبان سخنور است که نه به صورت مستقیم و عملی بلکه با نیش و کنایه و انواع آرایه ها و صنایع ادبی ملتی را سردرگم کرده اند .
این ابهام و تمایل ما به ابهام حتی در تولید محصولات نرم افزاری و نوع نگارش ما به طراحی محصول و مدل کسب و کار نمایان است که وارد این بحث نمی شویم، ولی این بار میخواهم سوال مشخص ، دقیق و واضحی از خودم و دیگران بپرسم که چرا جلسات ما بی فایده است این جلسات شامل جلسات صنفی IT یا نرم افزار می شود (مشخصا نظام صنفی و انجمن های صنفی رایانه) .
- نقاط غیر مشترک :
بسیاری از اوقات پیش آمده است که اعضای مختلف دور یک میز می نشیند ولی هر کدام به دلیلی مختلف آنجا حضور دارد و اتفاق نظر برای انجام یک کار مشخص یا یک هدف مشخص وجود ندارد .
-یکی برای اینکه فضای تبلیغاتی مناسبی در اختیار ندارد سعی میکند با Show Off و خودبزرگ بینی اسم و رسم خود را به عنوان شخص یا شرکت با زور و اصرار Bold کند غافل از اینکه تبلیغات یک علم است و پایه ای ترین اصل آن اصل مانندگاری در ذهن است نه هیجان و احساسات ،
– گروه دیگر افراد موفق و موجه و قابل احترامی هستند که متاسفانه با هیچ نظری مخالف نیستند ، غافل از اینکه باور به همه چیز دقیقا به معنی باور نداشتن به هیچ چیز است . هیچ ایده و هیچ اقدامی با مدارا و بدون اصرار و نقد و چالش به نتیجه نمی رسد . باید باور مشخصی وجود داشته باشد و از آن باور دفاع کرد اینکه به خاطر برند شخصی یا شرکت خود با هیچ کسی جر و بحث نکرد و همه را راضی کرد و عزیزم گفتن و جانم شنیدن با همه ادارات دردی از صنف دوا نمی کند .
– گروه ها و افراد دیگری عمدتا جوانترها برای آدرنالین و هیجان وارد این جلسات و بحث ها می شوند از جمله خودم که در اوایل این کار را انجام داده و این نقد را به خودم دارم و شاید کسانی دیگر نیز که مثل من بوده اند . در کل مجموعه ای از نیات مختلف پشت یک جمع یا گروه بوده است و هیچ نقطه مشترکی قابل رویت نبوده و در طول این سالها هر کسی قالیچه را به سمت خودش کشیده است .
2. تاتولوژی ارثیه شوم دولت :
در زبان ساده تاتولوژی یعنی ساعت ها در مورد یک موضوع بتوانی حرف بی خاصیت بزنی و کسی هم متوجه نشود که بی خاصیت است ، این آفت جلسات ما ارثیه شوم ادارت و بدنه دولت است که وارد صنف ما شده است و باید آن را حذف کنیم ، اکثر مصاحبه های دولت مردان در ایران حتی در سطح کارمندان جزء غرق شده در تاتولوژی است این روش برای یک دیپلمات سیاسی در یک مذاکره یا مصاحبه مطبوعاتی که نمیخواهد به صورت مستقیم و شفاف جواب بدهد خوب است ولی بدنه دولت که باید پاسخگو به ملت باشد حق استفاده از تاتولوژی را ندارد .
متاسفانه بسیاری از اعضای صنف در جلسات به همین روش تاتولوژی ساعتها میتوانند حرف های به ظاهر درست ولی بی خاصیت بزنند و این چیزی بالاتر از فاجعه است .
به عنوان مثال :
سوال : وضعیت سازمان نظام صنفی و یا انجمن صنفی کامپیوتر چطوری بوده در سال قبل ؟
جواب : در سال گذشته ما تعداد زیادی جلسات مهم با استانداری و سایر ادارات داشته ایم جایگاه مان قوی شده است و ما را قبول دارند .
این جواب مصداق کامل تاتولوژی و سفسته است ،
با کجا جلسه داشته اید ؟
موضوع جلسات چه بوده و چه چیزی تصویب شده ؟
چه چیزی امضا شده و چه کاری انجام شده ؟
منظورتان از جایگاه چیست ؟
قوی شدن یعنی چه ؟
قبول داشتن چه معنی میدهد ؟
نتایج این قوی شدن و داشتن جایگاه چیست؟
اگر این جلسات نمود عینی ندارد پس صرفا جهت دید و بازدید دوستان قدیمی و صرف چای و شیرینی و در نهایت تشکر از همدیگر شده است ، سوال اینجاست با اعضای صنف چند جلسه برگزار گردیده و آیا دید و بازدید با اعضای صنف بهتر است بیشتر باشد یا با ادارات ؟
چه باید کرد :
به نظرم رفع این ویژگی های رفتاری میتواند تا حدودی جلسات را موثر کند همچنین :
- داشتن صورت جلسه و سوال مشخص
- توانایی و جرات اعتراف به اشتباهات در جمع
- تمرکز روی یک راه حل و انجام آن تا آخر به جای طرح انبوه مسایل
- حل مشکلات مشخص کوچک و ساده تر به جای انتخاب سنگ های بزرگ و فرار رو به جلو(بارها ما به جای جذب عضو به فکر کارهای بسیار بزرگتر و غیر قابل انجام بوده ایم چون هر چه که کاری بزرگتر باشد احساس مسئولیت به آن و استرس آن کمتر می شود و در نهایت اگر هم انجام نشد میتوانیم بگوییم من به فکر کارهای خیلی بزرگ بودم در حالیکه میدانیم در انجام کارهای به مراتب کوچکتر ناتوانیم)
- شفاف سازی صورتجلسه ها و اعلام تصمیمات و کارهای انجام شده در سایت
- و بسیاری از موارد دیگر که نیازی نیست در اینجا بیان شود چون میترسم خودم نیز گرفتار بلای شماره سوم شوم .
بدون شک تک تک اعضای صنف در به موفقیت نرسیدن کارهای جمعی مقصر بوده ایم و با فرستادن چند نفر به جلوی کارزار و تشویق کردن آنها به جایی نمیرسیم و همه ما مسئولیم . به هر حال گره عضویت یا عدم عضویت در سازمان نظام صنفی رایانه و یا انجمنهای مشابه باید به طریقی حل شود تا به جای داشتن قهرمانهای یک نفره در این صنعت شرکتهای بزرگ چند نفره و صنف و اتحادیه مستقل شجاع ، صادق و دلسوز داشته باشیم که بتواند از حقوق صنف دفاع کند .
فواد انصاری
یکی از فعالان نرم افزار سنندج