اول از هر چیز جایزه اسکار را به اصغر فرهادی و همه ملت ایران تبریک میگویم
اما به عنوان کسی که به سینما رفته و این فیلم را دیده و با حجم زیادی از سوالات روبرو شده و البته سینما را زیاد نمی فهمه و بعد از دیدن فیلم رفته و کتاب مرگ فروشنده میلر را خوانده و باز هم چیزی از فیلم نفهمیده میخواهم بنویسم که :
فیلم فروشنده یک فیلم درجه سوم و چهارمه و به نسبت سینمای ایران فیلمی متوسط محسوب میشه
ترانهعلیدوستی، معمولی و در حد یک کمد بود به همراه چند ترس خندهدار و شهب حسینی هم ضعیف بود و متظاهر
تقریبا تمام سکانس های تئاتر مصنوعی و مضحک بودند
داستان نامعلوم ناشی از ناتوانی فیلمساز
بی حس معیوب و کاملا غیرمنطقی و الکی بود
فیلم نه در فیلم نامه نه در اقتباسش از فروشندهی میلر و نه در تصویربرداری چفت و بست نداشت و تقریبا تمام رخدادهای قصهالکی بود و بدون علت منطقی
فیلم انقدر ایراد فنی و سینمایی و زیباشناسانه و صدالبته فیلم نامهای داشت که اگر بخوای پلان به پلان نقد کنی هیچی ازش نمیمونه به مراتب از گذشته مزخرفتر بود
تعلیقی نداشت و حسی را هم برنمیانگیخت
ادم نه دلش به حال پیرمرد میسوخت و نه شهاب حسینی رو درک میکرد
سوال
بلاخره پیرمرد به ترانه تجاوز کرد یا نه؟
چطور اون پیرمرد با اون اوضاعش قدرت اینو داشت که از ترانه کتک نخوره و با اون سرعت دربره؟
شهاب با ترانه حرف میزد گفت رفتم مغازه خرید کنم فاصلهای بین قط کردن گوشی و زنگ زدن آیفون نبود چون ترانه داشت حموم میرفت هنوز نرفته بود که ایفون به صدا دراومد !!!!!
ترانه تئاتریه و روش بازه و طاهرا روشنفکره و جزو زنان مترقی و جاافتاده چطور میشه انقدر جیغجیغو مث دختاری دوره راهنمایی و دبیرستان ترسو باشه
چرا شهاب نرفت پلیس بیاره؟ عصبیتش رو باور کنیم یا چی؟
اصلا دنبال چی بود؟ و عنوان فیلم چه ربطی ه داستان داشت ؟ داستان فیلم چه ربطی به نمایشنامه میلر داشت؟ بقیه سوالات هم مهمان باشید
جایزه اسکار جای خود دارد ولی فرض کنید من یک عامی از دنیا بی خبر هستم و نمی فهمم اسکار چیست و جایزه چیست حتی نمیدانم فیلم را چه کسی ساخته و مال کدام کشور است حتی نمیدانم ترند توییتر چیست و نظر کاربران ایرانی چیست گفتم که اصلا اینترنت ندارم و فقط یک بلیط سینما دارم و رفتم فیلم رو دیدم و اومدم بیرون با هیچ کس هم صحبت نکردم و با ماشین مستقیم برگشتم خونه و خوب فکر کردم! وقتی تمام ظواهر را از فیلم بر میدارم فقط همین نقد بالا جلوی چشمم میاد.
پی نوشت تکمیلی و قسمتی از پست نادر فتوره چی :
پیرمردی زواردر رفته (بدون هماهنگی از چند ماه قبل و حتی بدون زدن یک زنگ خشک و خالی که «فلانی هستی؟ دارم میآیم») ناگهان درب خانه بدکارهای که با او اصلا قرار نداشته و ماهها از او بیخبر بوده را میزند و میرود بالا و میبیند طرف آن کسی که فکر میکرده نیست و به جای آنکه در را یواشکی ببندد و جیم شود، به زن حاضر در خانه تجاوز میکند! او در حین تجاوز ظاهرا چند بار بلند میشود و میرود وسایل شخصیاش از جمله دسته کلید و موبایل و … را در کل فضاهای خانه پخش و پلا و مخفی میکند! و اصرار هم دارد که جورابش را در بیاورد و بعد بدون برداشتن کلید و موبایل و جوراب، آنهم وقتی نه پلیس دنبالش میگردد و نه کسی او را تعقیب میکند و سوژه مورد تجاوز هم بیهوش است، همه چیز را رها و با عجله فرار کند.
این «احمقانه»ترین روایتیست که یک فیلم مدعی «نئورئالیسم» میتواند به خورد مخاطباناش بدهد.
همین روایت «مضحک»، بدون در نظرگرفتن بازیهای همیشگی(تکرار خود در برابر دوربین)، ناتوانی در خلق «نقش»، انتقادات «گلآقا»یی از ساخت و سازهای شهری در قالب دیالوگ، تقلید بچهگانه از میزانسن فیلم «داگ ویل»، حرکت اعصاب خرد کن دوربین روی دست و …، کافیست که فیلم «فروشنده» را چیزی بیش از یک «بنجل فرهنگی» پر سر و صدا ندانیم.
حماسه تحریم اسکار!
مضحک است که خود در یک کشور پر از خفقان و ناقض آزادی بیان که هر سال در لیست بیشترین اعدامی و بیشترین زندانی سیاسی و دو جین عنوان شرم آور دیگر زندگی کنی و بعد با ژست روشنفکرانه اسکار را تحریم کنی . ای آقا به شما نمی آید که این کارها را بکنید کلاهتان را بالاتر بگذارید. یاد شریعتی بخیر که میگفت : در عجبم از مردمی که خود در ظلم زندگی میکنند و برای حسینی گریه میکنند که آزاد زیست. خانم بازیگر و آقای کارگردان وقتی هالو شاعر طنز پرداز وخانم کاریکاتوریست و ده ها و صدها هنرمند دیگر به زندان می افتند و یا مجبور به فرار و … دقیقا شما کجا ایستاده اید ؟ بهتر است بپرسم در آن موقع چه غلطی میکنید؟ نه آقا و خانم عزیز به شما نمی آید این ژست های روشنفکرانه و آزادیخواهانه – دنیای واقعی که جلوی دوربین نیست فیلم بازی کنید دنیای واقعی انسان و اقعی میخواهد.
خواندنی(نقد فراستی):
http://massoudfarassati.com/showpage.php?pid=11&cid=12