تا زمانیکه نفع شخصی را به نفع گروهی ترجیح بدهیم و فقط به خود فکر کنیم در همه زمینه ها وضعیتمان تغییر نمیکنند …. تا زمانیکه بیکاری و اعتیاد و مشکلات دیگران به ما ربطی نداشته باشد و بزدلانه و گوسفند وار به پر کردن طول عمر خود مشغول باشیم وضعیت همین طور است .در عرصه سیاست حکومت از این تکروی ما لذت برده و بیشتر ما را از هم دور نگه می دارد و مشغول سرکوب و چپاول خود است .
در عرصه بازار و کسب وکار مالیات و بیمه و شهرداری سوار صنف های مختلف شده و چون سندیکا و اتحادیه های یکدل و متحدی ندارند آنها را می دوشد .در شرکتهای کوچک تک تک نفرات با خود محوری و خود بزرگ بینی اتحاد شرکت را از بین برده و هر کدام به سمت منافع شخصی خود می رود و دیر یا زود کسب وکارشان تعطیل می شود .
همیشه جانیان و چپاولگران در صف های مستحکم و متحد گوسفندهای تنها و جدا افتاده از همدیگر را به سختی دریده اند .برای یک لحظه فکر کنیم که آیا حاضریم منفعت شخصی خود را فدای منفعت جمع کنیم ؟ اگر نه بهتر است در مورد کشورهای غربی ، در مورد آزادی ، در مورد مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران ، در مورد روشننفکری ، در مورد دین و مذهب ، و در مورد هیچ چیز دیگری و هیچ آرمان و هدفی گوه زیادی نخوریم …خواهشا گوه نخوریم ننه در تاکسی نه اتوبوس نه مهمانی ها چون در این حد نیستیم که حرف بزنیم چون هنوز فکر میکنیم هیچ مسئولیتی نداریم و مثل یابو قرار است زاد ولد کنیم و بعد شرمان را کم کنیم البته من با یابو مشکلی ندارم و مشکل من یابویی است که اننتقاد میکند و کتاب میخواند و یا تلویزیون ننگاه میکنو و ازحکومت وسیاست حرف میزند و گرنه من به هیچ یابویی توهین نمیکنم من با یابوی مخالفم که حود را یابو نمی داند درد همین است ،
ما را چه به گنده گوزی و مقایسه با کشورهای دیگر ، اصلا به ما مربوط نیست ما هنوز در عصر جنگل هستیم جایی که وقتی مثل گربه از خونه خود بیرون می جهیم… همه مردم را به دو دسته میبینیم همه یا شکارند یا شکارچی ، یا سگ یا موش از سگ ها باید فرار کنیم و موش ها را بگیریم ….بعد از هزاران سال تفکر عموم ما در سرزمینی که هستیم در عصر میمون ها و جنگل باقی مانده است …