مدیر خسیس

حقیقت فراموش شده :
با پول درآوردن میشه ثروتمند شد نه با خسیسی .

یه مدیر شرکتی رو می شناختم سر 1000 تومان با همه چونه میزد به خاطر هزینه نکردن 5 هزار تومان ضررهای چند میلیونی رو تحمل میکرد با راننده ها سر کرایه بار روزی 4 ساعت بحث می کرد ثانیه های کارمندانش رو میشمرد و ازشون پول کسر میکرد خلاصه تمام زندگیش مشغول همین کار بود اگر 10 درصد این وقت رو به فکر درآمدزایی بود شرکتش 10 برابر رشد می کرد ، شبیه آدمی بود در تاریکی که یک بسته پول رو آتش زده و دنبال پیدا کردن 5 ریالی بود احساس بزرگی و قدرت میکرد وقتی می فهمید یک ریال کمتر داده از اونطرف کارمندا به خاطر همین رفتارش ضررهای میلیونی بهش میزدن مشتریها از طمع و حرصش بر علیه خودش استفاده میکردن و پولش رو بالا می کشیدن هر بار که به زور 1000 تومان از چیزی صرفه جویی میکرد در مقابلش ده برابر رو از دست می داد این از دست دادن لزوما شاید پول نباشه ، عزت نفس رابطه ها و اعتماد کارکنان و شخصیت و پرستیژ کاری بالاتر از اون 1000 تومانه ، در واقع داشت از کیسه عزت نفسش خرج می کرد …نمیدونم الان هم اینطوریه یا نه و چقدر از این آدمها داریم توی کشور ولی تعدادشون کم نیست ….. باید اینو بفهمن که سیستم واقعیه و دقیقا منظم کار میکنه یعنی پولی که از کارگرت کسر میکنی به بهانه واهی تبدیل به کم کاری کارگر میشه و این کم کاری تبدیل میشه به محصول بد و نارضایتی مشتری و ضرر چند بار ….کسب و کار کاملا سیستماتیک کار میکنه وهمه چی به همه چی ربط داره نمیشه قطعه کوچکی رو از ماشین برداری و انتظار داشته باشی که ماشین درست کار کنه .

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *