زمستان آرام(روزمرگی)

امسال دو بار سفر کاری برام پیش اومد. اولی مربوط به سمینار یکروزه شرکت رایمند بود که در تهران برگزار شد (اول تابستون). شرکت رایمند نماینده رسمی محصولات ATEN در ایران است. این شرکت ۴۰ سال قبل تاسیس شده و یک شرکت سخت افزاری است که سوییچ و تبدیل ها و انواع تجهیزان سخت افزاری مخصوص مولتی مدیا رو تولید میکنه. از KVM سوییچ های تحت شبکه یا Over IP بگیرید تا ویدیو والها و اتاقهای مانیتورینگ و …

سمینار یکروزه بود و من طبق عادت زود از خواب بیدار شدم و مشغول خواندن اطلاعاتی در مورد شرکت ATEN بودم. در روزهای کاری و عادی هیچوقت فرصتی پیش نمی آید که از چهارچوب و ظایف شغلی خارج شوم و یا مشغول حل و فصل خرده وظایف نباشم. به همین خاطر پرداختن به یک کار مشخص آنهم با فراغت بال و آسودگی بدون اینکه عجله ای داشته باشم یا گوشیم زنگ بخوره لذت بخش بود. دنیای عجیبی شده که خلوت کردن و داشتن آرامش در آن کیمیاست.

صبح وقتی پایین اومدم و خواستم صبحانه ام را در لابی هتل بخورم آقای Ray ٌWang از شرکت ATEN رو دیدم که مدیر بخش فروش توی خاورمیانه بود. تقریبا دو ساعت مانده بود که سمینار شروع بشه و کمی با هم صحبت کردیم در مورد شرکت خودشون و کمی هم در مورد مسایل شخصی با هم صحبت کردیم من قبلا یک تصور اشتباه در مورد همه ی شرکتهای بزرگ داشتم و فکر میکردم همه ی شرکتهای سخت افزاری یا نرم افزاری و فعال در حوزه ی IT الزاما باید محصول گرا باشند نه پروژه محور و یا بیشتر سود این شرکتها روی فروش انبوه محصول است و هیچگاه به سمت پروژه نمی روند ولی بعدا فهمیدم که اینطوری نیست وقتی میدیم که IBM چه قراردادهای مهمی در خصوص Data Mining برای کنترل آلودگی در چین داره و … بعدا آقای Ray Wang در مورد پروژه های بزرگشون مثل کاری که در یک اسپورت بار در آلمان انجام داده بودند یا ویدیو وال هاشون توی کشورهای عربی و یا مانیتورینگ مترو در چین و … صحبت کرد.  بعد فهمیدم که بیشتر اعتبار و سود این شرکت به ارائه راه حل و پروژه های Enterprise  برمیگرده و خیلی کم در مورد محصولاتشون تمایل داره صحبت بکنه.

بعد از سمینار که توی دفتر رایمند برگزار شد با عجله خودم رو به نمایشگاه الکامپ رسوندم و بین غرفه های مختلف چرخ میخوردم و میگشتم بیشتر شرکتهای حاضر در الکامپ رو شرکتهای نوپا و استارتاپ تشکیل داده بودند که البته خیلی هاشون الکی بودن.

اما سفر کاری دوم من تو سال ۹۷ و اواخر بهمن بود. به دعوت شرکت رادسکیور که یکی از ۳ نماینده اصلی کاسپراسکی تو ایران هستند. سمینار ۴ روزه توی جزیره قشم و هتل اتامان برگزار شد که البته پذیرایی بسیار بی نقصی هم کردند. من بیشتر با محصولات کاسپر آشنا شدم و فهمیدم سود اصلی شرکت و نماینده ها روی پروژه های Enterprise است و با محصولاتی مثل KATA اتفاقا فهمیدم که کاسپر اسکی توی بازار ارایه راه حل و پروژ ه های سفارشی خیلی داره کار میکنه بر خلاف تصور من که فکر میکردم ۱۰۰ درصد توانشون رو Product است.

زمستان امسال فرصت سر خاروندن نداشتم و به شدت مشغول کار و زندگی شخصی بودم در واقع همه چیز خوب پیش میره. آمار فروش توی شرکت رو به بالاست و من کارمو خوب انجام میدم اوضاع زندگی شخصی و خانوادگی هم خیلی خوبه و هر سه راضی هستیم. نوژا هم داره تمرین راه رفتن میکنه شاید یکی دو ماه دیگه بتونه راه بره. امسال و خصوصا شش ماهه دوم مرتب باشگاه بوکس میرفتم و با شور و علاقه مثل نوجوانهای ۱۶ ساله مشت میزدم.

این مدت کمتر اخبار نگاه کردم و چسپیده بودم به کار وزندگی . کارهای زیادی رو باید در سال ۹۸ اجام بدم که البته از عهده ش بر میام اما نمیخوام در موردش حرافی بکنم شاید اصلا نتونستم انجامش بدم چرا بیخودی الکی اینجا بنویسمش ولی زورم رو میزنم ببینم چی میشه.  نمیدونم سال ۹۸ یا زمستان ۹۸ چطوری میشه شاید اوضاعم بهتر یا بدتر بشه به هر حال باید بریم جلو ببینم چی پیش میاد ولی در کل به آینده خوشبینم شاید هم زیادی خوشبینم اما میدونم خوشبینی از بدبینی بهتره.

راستی توی راه برگشت از تهران  یه پادکست گوش دادم به نام آموک   که خیلی چسپید پیشنهاد میکنم شما هم گوش بدید شاید خوشتون بیاد یه داستان جنایی فلسفی جالبه. همین دیگه شبتون خوش

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *