قهرمان دنیای کلمات

من قهرمان دنیای کلماتم

نگاه کن

نگاه کن که چگونه واژه ها را به بند میکشم

هزار واژه برای سلام بلدم

هزار جمله برای صبح به خیر

هزار تشبیه برای عشق

هزار قصه برای شب

هزار تصویر برای هزار عاشق

من میتوانم تو را عاشق خود کنم

همچنان که او را همچنان که آنان را

من راز عشق را می دانم

سالهاست که با نوازش کلماتم دختران این شهر از بستر خواب بر میخیزند و

در آغوش کلماتم به خواب می روند

من هزار عشق کامل را همزمان تجربه کرده ام

آن هنگام که تو مالک یک هزارم احساس من هم نبودی

من پیروز میدان عاشقیم این ها را همه سالها در دلم به تو نگفتم

سالها در دلم به سادگی تو و آن هزار نفر که با کلماتم بر میخاستند و به خواب میرفتند خندیدم

اما چه خوب گفتی که در دنیای عاشقی آن کس که فریب می دهد بیشتر از آنکه فریب می خورد می بازد

غافل از آنکه فریب خورده لذت عشق را تجربه می کند و فریبنده شاید لذت بازی را

قهرمان دنیای کلمات امشب واژه های دیگری برای تو دارد

داستان هزار و یک شب و هزار و یک نفر

داستان هزار نفر که عشق را خالصانه تجربه کردند و یک نفر که در دام هزار فریب روحش را باخت

من قهرمان دنیای کلماتم

اگرچه آنچه روزی حماسه ی زندگیم بود امروز مرثیه ای بیش نیست

محمد رضا شعبانعلی

 

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *