هزینه ی محاسبه نشده در زندگی

به نظرم بعضی چیزها خیلی گران است٫ من آدم زیاد حسابگری در مورد پول نیستم ولی در خصوص زمان و انرژی و تلاش و همیطور خرج کردن چیزهایی که از جنس پول نیستند خیلی خسیسم.

وقتی در یک رابطه عاطفی هستیم و یک طرفه مشغول هزینه کردن در آن رابطه میشویم وقتی بیشتر از لیاقت یک دوست یا شریک کاری برایش انرژی میگذاریم مشغول ولخرجی هستیم ولخرجی در مورد هزینه کردن چیزهایی که ارزش آن از پول بیشتر است ارزش زمان٫ احساسات٫ مهربانی٫ گدشت٫ اعتماد و چیزهای دیگر.

به نظرم باید به این نکته دقت کنیم که ارزش هر کسی چقدر است و چقدر باید برای چیزی هزینه کنیم ما عموما بهایی بیشتر از ارزش چیزی را میپردازیم حالا اگر پول داشته داده باشیم قابل محاسبه است ولی اگر پرداختی ما از جنس غیر پول باشد یعنی از جنس زمان و احساسات و اعتماد و غیره باشد ما به بعضی چیزها میرسیم زمانی که دیگر آن چیز گران تمام شده است.

مثال:‌

ما پروژه ای را تا 95 درصد کامل انجام داده ایم و 1 سال زمان صرف شده است ولی رساندن پروژه از 95 درصد تا 100 درصد 5 سال زمان میبرد!‌ این یعنی هزینه ای 5 برابر حالا اگر واقعا افزایش این 5 درصد سود 5 برابری یا بیشتری نصیب ما میکند انجامش منطقی به نظر میرسه در غیر اینصورت ما دوباره چیزی را  گران خریده ایم.

سرمایه گذاری روی بعضی افراد شبیه شرط بندی روی یک اسب مرده است و گاهی اوقات بازدهی مناسبی ندارد و احساس و غرور و وقت مان را در زباله دان می اندازیم.

راضی کردن یک شخص ناراضی٫ صداقت با یک آدم دروغگو٫ خرج کردن احساس برای یک آدم سنگدل٫ بحث کردن با یک احمق و هزاران مورد دیگر نمونه هایی از اتلاف سرمایه های شخصی است که باید به آن فکر کرد و سریعا جلوی اتلاف این سرمایه ها را گرفت.

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *