گدا پروری و درسی از پیامبر اسلام

پ ن : تکدّی گری یوغ ذلتی است که عزت وسربلندی را از انسان می‌ستاند وحسب او را از بین می‌برد

علی (ع)

مردی از انصار را حاجتی پیش آمد، پیامبر از آن اطلاع یافت و به او فرمود: هر چه در خانه داری نزد من بیاور وچیزی را بی‌ارزش مشمار.آن مرد یک زیرانداز زین اسب ویک کاسه آب خوری نزد پیامبر آورد، پیامبر خدا فرمود: چه کسی خریدار این‌هاست؟ مردی عرض کرد: به یک درهم خریدارم.پیامبر فرمود: چه کسی بیشتر می‌خرد؟ مردی گفت: دو درهم. پیامبر فرمود: آنها برای توست. سپس به آن مرد انصاری فرمود: با یک درهم غذایی برای خانواده‌ات تهیه کن وبا درهمی دیگر تبری بخر.

آن مرد تبری خرید ونزد پیامبر آورد. آن حضرت فرمود: چه کسی دسته‌ای برای این تیر دارد؟ یکی از اصحاب گفت: من دارم.پیامبر دسته تبر را ازآن مرد گرفت و با دست خود تبر را برای آن مرد انصاری آماده کرد وبه وی داد وفرمود: برو وهیزم جمع کن وهیچ خار وکنده خشک وتری را ناچیز مپندار. آن مرد تا پانزده شب کار کرد. پس از آن در حالی که وضع او خوب شده بود نزد پیامبر آمد.

پیامبر فرمود: این حال تو بهتر از آن است که روز قیامت با چهره‌ای بیایی که خراش صدقه بر آن است.

تفکر سیستمی و اوج بینشی که پیامبر اسلام داشته بی شک ۱۵۰۰ سال جلوتر از زمان خودش بوده است شاید هزاران سال دیگر هم جهان کسی مثل او را نمی تواند ببیند.

نمیدانم کشور ما اگر خود را مسلمان میداند چرا چنین بینشی ندارد؟ چرا هزاران مرکز خیریه برای گدا پروری درست شده است ولی یک مرکز خیریه برای توانمند سازی و آموزش و اشتغال افراد نیازمند نیست؟

به خاطر دارم که در کتاب زندگینامه جان استوارت میل چطور او در مجلس عوام روبروی قانون و دولت بی مسولیت و بی فکر وقت ایستاد و گفت شما دارید مردم را تبدیل به گدا میکنید و به جای دادن پول و کمک نقدی و گدا پروری باید برای آنها کار درست کنید.

انسان تنها وابسته به خوراک نیست و احتیاج به عزت نفس و کرامت انسانی دارد و نباید فکر کند که پوچ و بی هدف و بیکاره است چرا که به مرور زمان شخصیتش از درون خالی میشود و برای خود ارزشی قایل نیست و در حد حیوان تنزل پیدا میکند.

متاسفانه تمام تلاش دولت و مردم و انجمنهای خیریه در این سالها در راستای گداپروری و دادن پول به فقیران بوده به جای توانمند سازی آنها و وارد کردن آنها به کسب و کار . اگر کسی دست زندانی یا فاحشه یا فقیری را گرفت و برایش کار ایجاد کرد و او را به فعالیتی مفید سوق داد و یا حتی در برابر کار شرافتنمدانه ش فقط به وی غذا و جای خواب داد باید دستانش را بوسید و آن را انسان واقعی نام گذاشت. این رفتار پیامبرانه کجای این کشور نمایان است و چه کسی به آن قدری اندیشیده است ؟

کمک به فقرا با ایجاد فرصت و مشغولیت مفید برای آنها برای حفظ کرامت انسانیشان و برای نجات جامعه میسر خواهد شد و صرف دادن پول آنها را گداتر و ذلیل تر میکند و آخرین ته مانده ی وجودشان که همان عزت نفس و ایمان است میگیرد. بیراه نیست که در اسلام شهادت گدا در محکمه قبول نمیشود چرا که فقر و گدایی اخلاق و ایمان را هم از بین میبرد.

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

15 دیدگاه برای «گدا پروری و درسی از پیامبر اسلام»

  1. سلام فواد جان.
    همان طور آقای شعبانعلی در جایی از نوشته هایشان آورده بودند: “پیامبر، هیچ گاه با دو کار روبرو نمی شد مگر آنکه سخت ترین را بر می گزید.”
    شاید مراکز خیریه ای هم که پول را جمع آوری می کنند و در اختیار دیگران می گذارند راحت تر از مراکز خیریه ای که اشتغال ایجاد می کنند، مدیریت و سازماندهی شود.
    ممنون از نوشته یتان.

    1. بله آسانترین کار برای پیامبر این بود که یک درهم پول به او بدهد و اینقدر قضیه را پیچیده نکند . همان کاری کا ما با شعور ناقص خود میکنیم
      ممنونم از کامنتت بهنام جان

    1. کاش اگر مسلمان نیستیم لا اقل کمونیست یا بودایی واقعی بودیم – ما هیچ منش و اخلاق و چهارچوبی نداریم و حول حولی مذهب و سرگردانیم. نه اینطرفیم نه آنطرف یعنی در واقع هیچ کجا نیستیم

  2. سلام
    به نظرم مشکلی که گروه های خیریه دارند اینه که دغدغه ی کمک واقعی رو ندارند و همونطور که گفتید دنبال راه ساده هستندو با این کارشون افراد رو به کار نکردن تشویق می کنند و با هر کمک رایگان این تمایل به کار نکردن قوی تر میشه. این بین فردی رو می شناسم که به تنهایی در منطقه ی سیستان با دست خالی تمام زندگی خودش رو وقف کمک به افراد کم بضاعت کرده و با کمک خیرین تهران کارگاه های خیاطی ایجاد کرده و در حال حاضر یه چرخه ی اقتصادی کوچیک برای مردم اون منطقه ایجاد کرده است.
    ممنون از متن خوبتون

  3. سلام فواد جان. ممنونم از متن خیلی خوبت. لذت بردم از خواندنش.
    یکی دو نکته به نظرم میرسید گفتم باهات درد و دل کنم.
    یکی اینکه هر چند بسیاری از مراکز، کلی کارمند دور خودشون جمع کرده اند و تعدادی هم گدا، اما در این بین کارهای خوبی هم شده که امیدوار هستیم بیشتر بشه (و هر کدوم از ما هم به حد توانمون کمک کنیم در این امر).
    نکته ی دومی هم که هست این هست که این کمک های مستقیم، به معنی واقعی همون گدا پروری هست که گفتی.
    یکبار در مغازه وایساده بودم.
    اقای میانسالی آمد برای گدایی. دیگر میشناختیمش.
    افرادی که تو مغازه بودند به مرد گدا گفتند برو کار کن.
    گفت کار نیست. من چکار کنم آخه.
    یکی از حاضرین گفت. من زمین کشاورزی دارم. بیا در زمین من، در زمین بچرخ و نگذار پرنده ها دانه ها رو بخورند (در واقع داشت کار درست میکرد برای فرد گدا. ولی شاید آن کار اصلا لازم نبود)…
    که فرد گدا جوابی نداد و سرش ا انداخت پایین و رفت.
    درآمد میلیونی از راه راحت، آدم را اشتباه کالیبره می‌کنه _به قول محمدرضا.
    عذر میخوام که طولانی شد.

  4. گدا پروری و درسی از پیامبر اسلام
    پ ن : تکدّی گری یوغ ذلتی است که عزت وسربلندی را از انسان می‌ستاند وحسب او را از بین می‌برد.
    علی (ع)
    مردی از انصار را حاجتی پیش آمد، پیامبر از آن اطلاع یافت و به او فرمود: هر چه در خانه داری نزد من بیاور وچیزی را بی‌ارزش مشمار.آن مرد یک زیرانداز زین اسب ویک کاسه آب خوری نزد پیامبر آورد، پیامبر خدا فرمود: چه کسی خریدار این‌هاست؟ مردی عرض کرد: به یک درهم خریدارم.پیامبر فرمود: چه کسی بیشتر می‌خرد؟ مردی گفت: دو درهم. پیامبر فرمود: آنها برای توست. سپس به آن مرد انصاری فرمود: با یک درهم غذایی برای خانواده‌ات تهیه کن وبا درهمی دیگر تبری بخر.
    آن مرد تبری خرید ونزد پیامبر آورد. آن حضرت فرمود: چه کسی دسته‌ای برای این تیر دارد؟ یکی از اصحاب گفت: من دارم.پیامبر دسته تبر را ازآن مرد گرفت و با دست خود تبر را برای آن مرد انصاری آماده کرد وبه وی داد وفرمود: برو وهیزم جمع کن وهیچ خار وکنده خشک وتری را ناچیز مپندار. آن مرد تا پانزده شب کار کرد. پس از آن در حالی که وضع او خوب شده بود نزد پیامبر آمد.

    پیامبر فرمود: این حال تو بهتر از آن است که روز قیامت با چهره‌ای بیایی که خراش صدقه بر آن است. صدقه
    وقتی در خیابان ‌های شهر قدم می‌ زنیم با نیازمندانی مواجه می ‌شویم که یکی با پرسیدن آدرس و دیگری با درخواست کمک نقدی و دیگری با هزار و یک روش که راست و دروغش را نمی ‌شود تشخیص داد، از تو کمک می خواهند.

    گاه این روش ‌ها چنان بدیع و نو هستند که هر قدر هم که محتاط باشیم، قادر به تشخیص صحت آن نیستیم و برای کمک کردن یا نکردن بر سر دو راهی می ‌مانیم.

    یکی به بهانه بیماری فرزندش، یکی به بهانه ادای نذرش، دیگری به بهانه سرقت کیفش و آن یکی با حرفی دیگر می ‌خواهد از احساس ترحم شما برای رسیدن به وجه مورد نیازش به عنوان یک پل استفاده کند. به راستی چگونه می‌ شود با این همه نقاب، نیازمند واقعی را تشخیص داد؟ در این مواقع دو راه بیشتر پیش رو نیست! گرفتن دست نیازی که به سویتان بلند شده یا رد شدن از کنار این ماجرا …

    تکدی گری و اظهار ضعف و تظلّم در دین مبین اسلام امری ناشایست، شمرده شده و خداوند متعال راضی نیست که هیچ مومنی، برای امرار معاش خود، سر بار مردم باشد و با حالت ذلت از دیگران درخواست نماید.
    در روایتی داریم که امام صادق (علیه‌ السلام) از پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله) نقل فرمود که: «خداوند تبارک و تعالى، صفت گدائى از دیگران را دشمن می ‌دارد و دوست دارد که از خودش درخواست شود و هیچ عبادتى به درگاه خداوند (عزّوجلّ) دوست داشتنی ‌تر از این نیست که دست طلب بردارند و با دعا و نیایش، حاجات خود را از او بخواهند، مبادا کسى از گدائى درگاه خدا شرم کند، گر چه به خاطر یک بند کفش باشد.» [الکافی، ج‏۴، ص ۲۰-۲۱]
    از طرفی نیز در آیات قرآن کریم به ما سفارش شده که نیازمند را رد نکنیم؛ «وَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم‏» (۱۹/ ذاریات) و آنها را از راندن با خشنونت او برحذر می دارد «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» (۱۰/ضحی).
    سفارش اهل بیت (علیهم السلام) نیز درخصوص برخورد با نیازمند همین بوده و سفارش شده نیازمند را از خود مأیوس نکنیم.

    امام صادق (علیه ‌السلام) در بیانی دیگر فرمود:‌ «اگر گدا می ‌دانست با گدایی، چه گناه بزرگی را به دوش می ‌کشد، هیچ کس از دیگری، گدایی نمی ‌کرد و اگر درخواست‌ شونده بداند که ممانعت، هم چه بار عظیمى دارد، کسى را ردّ نخواهد کرد.» [عده الداعی و نجاح ‌الساعی، ص ۹۹]
    خداوند بی همتا در کلام نورانی خود پرده از روی این حقیقت پنهان برداشته و به زیبایی می فرماید: ” مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَهٍ مِّئَهُ حَبَّهٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ” [بقره، آیه ۲۶۱] حکایت کسانی که مالشان را در راه خدا می بخشند، حکایت دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد و خدا برای هرکس بخواهد پاداشی چند برابر می دهد و خدا وسعت بخش داناست.
    با توجه به آیه ای که ذکر شد، در اثر مالی که به فقرا و مستمندان پرداخت نموده اید، نه تنها اموالتان کم نمی شود بلکه خداوند مهربان از سرچشمه ی فضل و رحمت خویش چندین برابر آن مال را به شما باز می گرداند. به عبارتی با این عمل، ما وارد یک معامله ی پرسود شده ایم؛ که از این طریق اموال خود را در بانک ذخیره الهی پس انداز کرده و در عوض سود هنگفتی از خدای بی همتا دریافت می کنیم.
    به نظر نکته ای که در این آیه بتوان پیرامون موضوع بحث از آن استفاده کرد و ختم کلام برای موضوع اصلی باشد، فی سبیل الله بودن انفاق و کمک کردن به دیگران است ….
    نکته ی قابل توجه
    ما با توجه به اینکه به درستی یا نادرستی حرف گدا اطمینان نداریم، باید برای رضای خدا انفاق کنیم و در رابطه با صحت یا عدم صحت حرف درخواست کننده تحقیق و تفحّص لازم نیست:
    چنانچه در این باب از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: به گدا چیزی بدهید حتی اگر بر اسب سوار بود. [همان، ص ۴۱۷]
    سوار بر اسب بودن در این روایت کنایه از عدم فقر ظاهری اوست به طوری که توانایی خرید اسب که وسیله نسبتاً مناسب آن زمان بوده را داشته است.
    و در روایتی دیگر در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمودند: گدا را از درخواستش ناامید نکنید و اگر بعضی از مساکین دروغ نمی گفتند، هر کس آنها را رد می کرد، رستگار نمی شد. [حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۹ ص ۴۱۸]
    امام علی (علیه‌ السلام) به یکی از اصحاب خود به نام کُمَیل فرمود: «یَا کُمَیْلُ لَا تَرُدَّنَّ سَائِلًا وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَهٍ أَوْ مِنْ شَطْرِ عِنَبٍ [بحار الأنوار، ج‏۷۴، ص۲۷۰] اى کمیل! درخواست‏‌ کننده را بر مگردان اگر چه به نصف خرما یا نصف انگور باشد (که به او می‌ بخشی).»
    در روایتی دیگر از حضرت صادق (علیه السلام) سوال می شود گدایی می آید و در خواست کمک می کند وقتی واقع را نمی دانیم چه کنیم؟ حضرت در جواب می فرمایند: به کسانی که نسبت به آنها دلسوزی پیدا کردید کمک کنید سپس حضرت می فرمایند: کمتر از یک درهم [فاضل لنکرانی، محمد جواد، جامع المسائل، ج ۲ ص ۳۷۴] (به عبارتی با این سخن بیان می کنند که حتی شده با کمترین کمکی آنها را از خود ناامید نکنید)
    بنابراین عقل سلیم حکم می کند که نقد را رها نکنیم و از این غافله عقب نمانیم؛ در مقابل درخواست سائلی که درست و نادرست آن را نمی دانیم معطل نکرده و طبق روایات عمل کرده و او را نادیده نگیریم و در حد توان دستش را رد نکنیم چرا که این کار پاداش عظیمی دارد.
    امام محمد باقر علیه السلام در روایتی می فرماید: «خداوند می فرماید: هیچ چیز نیست مگر اینکه دیگری را موکل گرفتن آن کرده ام، مگر صدقه را، که آن را به دست خود می گیرم، حتّی اینکه مرد یا زن، خرمایی یا نصف خرمایی را صدقه می دهد، آن را تربیت می کنم و پرورش می دهم، همچنان که کسی کرّه اسب خود را تربیت می کند و چون روز قیامت به ملاقات من رسد آن صدقه را خواهد دید در حالی مثل کوه احد می باشد.» [وسائل الشیعه، ج۹، ص ۳۸۲]
    به عبارتی خداوند بی نیاز آن صدقه را به گونه ای پرورش می دهد که گویا از یک کاه کوه ساخته است.»
    در آخر این نکته قابل یادآوری است که اسلام برای هر موضوع و شرایطی سخن برای گفتن و نسخه ای برای بیان موضوعات مختلف دارد؛ گاه پیش می آید که هنگامی که با فقیری مواجه می شویم، امکانی برای پاسخگویی به نیاز او در اختیار نداریم خداوند در قرآن طرز برخورد صریح با نیازمندان را در چنین شرائطى بیان مى ‏کند و مى‏ فرماید: “اگر از این نیازمندان به خاطر (نداشتن امکانات و …) روى برگردانى، اما به جهت انتظار رحمت خدا که به امید آن هستى نباید این روى‏ گرداندن توأم با تحقیر و خشونت و بى ‏احترامى باشد، بلکه باید با گفتارى نرم و سنجیده و توأم با محبت با آنها برخورد کنى” حتى اگر مى‏ توانى وعده آینده را به آنها بدهى و مایوسشان نسازى.إسراء، ۲۸٫
    خدا را شاکریم
    به واقع در اسلام و در مکتب اهل ‌بیت (علیهم‌ السلام) چقدر زیباست که برای هر چیزی آداب و بیانی دارد حتی در مورد گدایی؛ هم وظیفه‌ ی اولیّه را مشخص می‌ کند و بدی ‌های این کار را بیان می ‌فرماید و هم وظیفه‌ ی دیگران را در برخورد با این اشخاص، تعیین می ‌کند و از خداوند به خاطر این دین کامل، سپاسگزاریم.

  5. روز قیامت وقتی بهشتیان جمع می شوند و از دنیا صحبت می کنند کسانی که بی مورد گدایی کرده اند صورتشان در مقابل ارباب صدقه سرخ می شود شرمند شده و بسیار ناراحت می شوند حاضرند به جهنم بروند ولی با این وضع روبرو نشونددربهشت بدترین صورت صورت قرمز است و اینطور نیست همه ملت ایران ید واحده میباشند همه از هم درس عبرت می گیرند و به فقیران عایله مندکمک میکنند {کسی که دین ندارد سیاست ندارد}

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *