پرواز شبانه اثر اگزوپری

بعد از خواندن شازده کوچولو و خلبان جنگ ُ‌ پرواز شبانه سومین کتابی است که از اگزوپری می خوانم.

خوش و سعادت آدمی نه در آزادی اوست بلکه در قبول تکلیف است.

جمله بالا  جان مایه تفکرات اگزوپری است٫ یعنی مسولیت و تکلیف حتی در بدترین شرایط باید بی رحمانه مسول پذیر باقی ماند. داستان مربط به یک شرکت هاوایی است که پروزاهای شبانه ای به اروپا دارد و قهرمان اصلی داستان ریویر مدیر این خط هوایی است کسی که هیچ خطلا پوشی ندارد و منظم و مسولیت پذیر است و آندره ژید نویسنده بزرگ در خصوص این کتاب و در مقدمه پرواز شبانه مطالبی را نقل کرده که خواندن آن خالی لطف نیست.

ریویر می گوید : برای آن کسی که خود را محبوب سازد همین بس که رحم خود را آشکار کند. اما من کمتر رحم نشان می دهم  یا بکلی آن ار پنهان می کنم … این قدرت گاه خود مرا خیره می سازد . در همه کار وطیفه شناسی است که به ریویر فرمان می دهد: حس تیره ی وظیفه شناسی که عظیمتر از عشق است. آدمی نباید درون خود هدف را بجوید بلکه باید همه چیز خود را در راه چیز عجیب که بدو فرمان می دهد و در جان او می ریزد فدا کند.

فکر کنم مثل سابق بهتر است  پاراگراف هایی از کتاب را با هم بخوانیم 

ریویو می اندیشید که دستورها مثل مراسم مذهبی هستند: ممکن است ابلهانه به نظر برسند اما افراد ر ا سر حال نگه می دارند. برای ریویر هیچ اهمیتی نداشت که عادل یا ظالم به نظر برسد. شاید هم این الفاظ در نظر او بی معنی بودند. مردم روستایی در روستاهای کوچک هر روز شامگاهان گرد یک دسته موزیک گردش می کنند و ریویر می اندیشید : از عادل و ظالم بودن نسبت به اینها صحبت کردن احمقانه است. اینها اصلا نیستند. ص 35

 

عادل یا ظالم؟ هیچ نمی دانم. تنها چیزی که می دانم این است که وقتی سخت بگیرم کمتر سانحه ای پیش می آید. آنکه مسول است فرد نیست بلکه نوعی نیروی پنهانی است که من نمی توانم بی آنکه گریبان همه را بگیرم به ان نیرو دسترسی یابم. اگر صرفا با انصاف بودم آنوقت هر پرواز شبانه ای در حکم خطر مرگ بود. ص 60

 

مردم قوی از وارونه شدن کارها نیرومندتر می شوند٫ اشکال در آن است که معنی واقعی حوادث در مسابقه ای که با افراد می دهیم هیچ جا به حساب نمی آید. ظواهر برد و باخت ما را تعیین می کنند و امتیازاتی که به دست می آوریم چیزهای بی ارزشی هستند. و اندک شباهتی به شکست ما را نومیدانه مات و مبهوت می سازد. ص 86

 

مادرها و زنها را نباید به صحنه ی عملیات راه داد. و در یک کشتی که در معرض غرق شدن است به همه دستور می دهند که احساساتشان را خفه کنند. چون احساسات کمکی به ملوان نمی کنند. ص 94

 

در زندگی راه حلی نیست٫ فقط نیروهای محرک موجودند و کار ما آن است که آن نیرها را به کار اندازیم – در ان صورت راه حل خودش پیدا میشود. ص 115

 

فتح – شکست . این الفاظ فاقد معنی بودند. زندگی در پس این مرزها قرار دارد و زندگی هر روز رمزهای نو به وجود می آورد. ملتی بر اثر پیروزی به ضعف می گراید و ملتی دیگر در شکست نیروی تازه می یابد. شکست امشب شاید درس عبرتی بود که فرا رسیدن پیروزی غایی را تسریع می کرد. تنها چیزی که اهمیتی داشت پیشرفت کار بود. ص 131

منتشرشده توسط

Donkishot

فواد انصاری هستم کسی که تمام طول عمرش در مقایسه با عمر هستی و قدمت زندگی به اندازه ی چشم بر هم زدنی نیست و زندگیش یک سنگریزه ی کوچک بین دو عدم و دو سیاهچاله است. ولی این سنگریزه میخواهد خود به زندگیش معنا دهد و آن را باز تعریف و تغییر شکل دهد. foad.ansary@gmail.com

2 دیدگاه برای «پرواز شبانه اثر اگزوپری»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *