کاندید نوشته ولتر
کاندید در زبان فرانسه به معنای ساده دل است و اسم این داستان هم در بعضی جاها ساده دل خوانده میشود.
این کتاب در خصوص شخصی به نام کاندید است که تمام جهان را زیر پا می گذارد و با انواع ادیان و آداب و رسوم آشنا می شود از فرانسه تا الدورادو آمریکا و خیلی جاهای دیگه کتاب کمتر از 200 صفحه است و نثر سریعی دارد من با خوندن این کتاب یاد ماجرای های عجیب زائر افسون شده نوشته لسکوف افتادم این کتاب هم پر ماجرا و عجیب است هر چند ولتر کمی فلسفه و طنز و سیاست ر اهم چاشنی داستان کرده است و هر چیزی که دلش خواسته گفته بعضی وقتها سرعت بالای روند داستان به حدی بود که فکر میکردم ولتر حتما کار دستشویی چیزی داشته و گرنه چه عجله ای برای حل و فصل این ماجرای پیچیده داشته است. شاید هم میخواسته فکر آخر و نهایی کتاب یعنی فرار از فلسفه و مقایسه و مطالعه احوال عالم و گرویدن به شخم زدن مزرعه خود را این چنین رواج دهد.
فلسفه کاندید این است که کاری به کار کشور دیگر ملتی دیگر و .. نداشته باشیم و اگر یک زمین کشاورزی داریم مشغول بیل زدن آن باشیم زیاد سراغ فلسفه و فضولی و اخبار نرویم . جایی از داستان پیرمرد ترک (مسلمان ) وقتی مخاطب کاندید و دارو دسته اش میشود و آنها سوالات عجیبی از او میپرسند و وقتی در مورد وزیر از می پرسند او چنین جواب می دهد:
نمی دانم هرگز نام هیچ مفتی و هیچ وزیری را ندانسته ام . من هیچ چیزی درباره واقعه ای که بدان اشاره کردید نمی دانم. تصور کلی من این است که آن کسانی که گاهی اوقات در امور عمومی و حکومتی دخالت و شرکت می کنند با نکبت نابود می شدند و استحقاق نابود شدن را هم دارند به هر روی هرگز توجهی به اینکه در اسلامبول چه می گذرد ندارم و فقط به این قانع شده ام که میوه ی باغ خود را برای فروش به آنجا بفرستم.
وقتی کاندید بعد از این گفتگو خوشحالی و برکت میوه های این پیرمرد را دید با خود فکر کرد که املاکش باید وسیع باشد و از او پرسید املاک جنابعالی باید خیلی وسیع باشد و پیرمرد هم جواب داد:
من فقط بیست ایکر(8 هکتار) زمین دارم که خودم و فرزندانم روی آن کار می کنیم. کار ما را از سه شیطان بزرگ یا به عبارت دیگر از سه شر بزرگ یعنی کاهلی – بدذاتی – و فقر حراست میکند.
جانمایه این دو داستان این صحبتهای ساده آخر کتاب است یعنی فرار از فلسفه و فضولی و مقایسه مردم و مطالعه مردم و .. و عمل کردن است یعنی همان بیل زدن باغ خود.
البته شاید این فلسفه در زمانی به ولتر فشار آورده که فرانسه به واسطه مستعمراتش غرق در اشرافیت و بطالت و فلسفیدن به سبک یونانی و نه غربی بوده است و این بطالت جماعت روشنفکر ناراضی را در روسیه و فرانسه به وجود آورده و اکثر نویسنده های خوبی شدند و اوضاع جاری خود را به نقد کشیدند. به هر حال این کتاب کوچک در زمان خود ولتر 20 بار تجدید چاپ شد و بعد از او هم در زمره شاهکارهای ادبیات جهان شناخته شده و جزو لیست بهترین کتابها یا تاثیر گذارترین کتابهای دنیا بر اساس سایت Goodreads است . اولین کتاب این لیست انجیل است دومین کتاب فکر کنم کتاب اصل انواع داروین بود و سومین کتاب قرآن و …. تا آخر کتاب کاندید هم توی این لیست است. جالب بود که برای نویسنده قرآن و انجیل نوشته بود ناشناس.
ولی ولتر اگر در زمان حال بود و می دید اکثر کارهای یدی از بین رفته و کارها فکری و پشت میز نشینی و کار با تلفن و کامپیوتر و … زیاد شده و یقه سفیدها دارن یقه آبی ها را می خورند و سهم خدمات بیشتر از صنعت شده حتما گیج میشد البته حتما یه راه حلی هم برای مردم پیدا می کرد و مثل ما ساکت نبود 🙂
سلام
اينكه نويسنده قرآن و انجيل را آن سايت نوشته ناشناس جالبه
فكر كنم انتظار داشته كه يه نفر آدم بياد بشينه قرآن و انجيل رو بنويسه
يعني تعريف و تصورش از كتاب اين بوده كه چيزيست كه يك انسان نوشته باشه
سلام
بله هر چند این سایتها تجاری هستند (مالکش آمازونه) . اگه چیز دیگری مینوشت بعد یکی میومد میگفت ثابتش کن و بعد کلی بحث پیش میومد. چون هدف سایت بیزنس و معرفی کتابه نمیخوان خودشون رو درگیر این مسایل بکنند.